35 lines
2.8 KiB
Markdown
35 lines
2.8 KiB
Markdown
# ۳۶- دگرگونی سیمای مسیح
|
||
|
||
![OBS Image](https://cdn.door43.org/obs/jpg/360px/obs-en-36-01.jpg)
|
||
|
||
روزی، عیسی سه نفر از شاگردانش یعنی پترس، یعقوب و یوحنا را برداشت و بر فراز کوه بلندی برد تا با هم دعا کنند. (یوحنایی که عیسی را تعمید داد، شخص دیگری است)
|
||
|
||
![OBS Image](https://cdn.door43.org/obs/jpg/360px/obs-en-36-02.jpg)
|
||
|
||
به هنگام دعا، صورت عیسی چون خورشید درخشان گردید و لباسش مانند نور سفید شد. به گونهای سفید شد که بر روی زمین مانند آن پیدا نمیشود.
|
||
|
||
![OBS Image](https://cdn.door43.org/obs/jpg/360px/obs-en-36-03.jpg)
|
||
|
||
آنگاه موسی و ایلیای نبی ظاهر شدند. این مردان، صدها سال پیش از این رویداد بر زمین زندگی میکردند. آنها با عیسی درباره مرگ او که بهزودی در اورشلیم رخ میداد، گفتگو کردند.
|
||
|
||
![OBS Image](https://cdn.door43.org/obs/jpg/360px/obs-en-36-04.jpg)
|
||
|
||
هنگامی که موسی و ایلیا با عیسی در گفتگو بودند، پترس به عیسی گفت: «چه خوب است که ما اینجا هستیم. اجازه بده سه سایبان بسازیم؛ یکی برای تو، یکی برای موسی و یکی هم برای ایلیا.»
|
||
پترس نمیدانست که چه میگوید.
|
||
|
||
![OBS Image](https://cdn.door43.org/obs/jpg/360px/obs-en-36-05.jpg)
|
||
|
||
هنوز سخن پترس تمام نشده بود که ابری درخشان پایین آمد و آنها را در برگرفت و ندایی از درون آن در رسید که: «این است پسر عزیز من که از او خشنودم. به سخن او گوش بدهید.» سه شاگرد از ترس بر زمین افتادند.
|
||
|
||
![OBS Image](https://cdn.door43.org/obs/jpg/360px/obs-en-36-06.jpg)
|
||
|
||
عیسی دست بر آنها گذاشت و گفت: «برخیزید و نترسید». هنگامی که آنها به هر سو نگریستند، جز عیسی شخص دیگری را در آنجا ندیدند.
|
||
|
||
![OBS Image](https://cdn.door43.org/obs/jpg/360px/obs-en-36-07.jpg)
|
||
|
||
عیسی و آن سه شاگرد به پایین کوه بازگشتند. آنگاه عیسی به ایشان فرمود: «اکنون از آنچه دیدید به کسی چیزی نگویید. من بهزودی خواهم مرد و دوباره زنده خواهم گشت. پس از آن میتوانید به دیگران بگویید که چه دیدید.»
|
||
|
||
_داستانی برگرفته از کتاب مقدس:_
|
||
|
||
_انجیل متی فصل ۱۷ آیه های ۱ تا ۹، انجیل مرقس فصل ۹ آیه های ۲ تا ۸، انجیل لوقا فصل ۹ آیه های ۲۸ تا ۳۶_
|