fa_opcb/46-ROM.usfm

644 lines
113 KiB
Plaintext
Raw Permalink Blame History

This file contains invisible Unicode characters

This file contains invisible Unicode characters that are indistinguishable to humans but may be processed differently by a computer. If you think that this is intentional, you can safely ignore this warning. Use the Escape button to reveal them.

This file contains Unicode characters that might be confused with other characters. If you think that this is intentional, you can safely ignore this warning. Use the Escape button to reveal them.

\id ROM - Biblica® Open Persian Contemporary Bible
\rem Copyright © 1995, 2005, 2018, 2022 by Biblica, Inc.
\h رومیان
\toc1 نامهٔ پولس به مسیحیان روم
\toc2 رومیان
\toc3 رومیان
\mt2 نامهٔ پولس به مسیحیان
\mt1 روم
\ie
\c 1
\p
\v 1 این نامه از طرف پولس، غلام عیسی مسیح است که توسط خدا به رسالت برگزیده شده تا مژدهٔ انجیل او را به همگان برساند.
\v 2 همان انجیلی که خدا وعده‌اش را از زمانهای دور توسط انبیای خود در کتب مقدّس داده بود.
\v 3 این انجیل دربارهٔ اوست، که به‌لحاظ زندگی زمینی‌اش، از نسل داوود پادشاه بود؛
\v 4 اما به‌لحاظ قدوسیت الهی‌اش، با زنده شدنش پس از مرگ، ثابت کرد که پسر نیرومند خداست، یعنی خداوند ما، عیسی مسیح.
\p
\v 5 به‌واسطۀ مسیح فیض و رسالت یافته‌ایم تا به همهٔ اقوام غیریهود اعلام کنیم که او چه لطف عظیمی به ایشان نموده است، تا ایشان نیز به او ایمان آورند، از او اطاعت کنند و نام او را جلال دهند
\v 6 و این شامل شما نیز می‌شود که فراخوانده شده‌اید تا از آنِ عیسی مسیح باشید.
\b
\p
\v 7 این نامه را به همۀ کسانی که در روم محبوب خدا هستند و فراخوانده شده‌اند تا قوم مقدّس او باشند، می‌نویسم.
\b
\p از پدرمان خدا و خداوندمان عیسی مسیح، طالب فیض و آرامش برای شما هستم.
\b
\s1 دعای شکرگزاری برای مسیحیان روم
\p
\v 8 پیش از هر چیز، باید بگویم که خبر ایمانتان به تمام دنیا رسیده است. از این رو، برای این خبر و برای وجود هر یک از شما، خدا را به‌وسیلۀ عیسی مسیح شکر می‌کنم.
\v 9 خدا شاهد است که من پیوسته برای شما دعا می‌کنم، و روز و شب احتیاجاتتان را به حضور او می‌برم، به حضور خدایی که با تمام توانم او را خدمت می‌کنم و مژدهٔ انجیل او را که دربارهٔ پسرش عیسی مسیح است، به دیگران اعلام می‌نمایم.
\p
\v 10 دعای دیگرم این است که اگر خدا بخواهد، پس از این همه انتظار، سعادت دیدار شما نصیبم شود.
\v 11 زیرا بسیار مشتاق دیدارتان هستم تا بتوانم شما را از برکات خدا برخوردار سازم، و باعث تقویت ایمانتان شوم.
\v 12 از این گذشته، من خود نیز نیاز به کمک شما دارم تا به‌وسیلۀ ایمانتان تقویت شوم. به این ترتیب، هر یک از ما باعث تقویت ایمان یکدیگر می‌شویم.
\p
\v 13 اما برادران عزیز، مایلم بدانید که بارها خواسته‌ام نزد شما بیایم، اما هر بار مانعی پیش آمده است. قصد من از آمدن، این بود که خدمتی در میان شما انجام دهم و عده‌ای را به سوی مسیح هدایت کنم، همان‌طور که در جاهای دیگر نیز کرده‌ام.
\v 14 زیرا من خود را مدیون می‌دانم که این خبر خوش را به همه برسانم، چه به اشخاص متمدن و چه به اشخاص بی‌تمدن، چه به باسوادان و چه به بی‌سوادان.
\v 15 پس تا آنجا که در توان دارم، خواهم کوشید که به روم، نزد شما بیایم و مژدهٔ انجیل را در میان شما اعلام نمایم.
\v 16 زیرا من از انجیل مسیح شرم ندارم چون قدرت خداست برای نجات تمام کسانی که ایمان بیاورند. پیغام انجیل در ابتدا فقط به یهودیان اعلام می‌شد، اما اکنون همه می‌توانند با ایمان آوردن به آن، به حضور خدا راه یابند.
\v 17 پیغام این است که خدا فقط در یک صورت از سر تقصیرات ما می‌گذرد و به ما شایستگی آن را می‌دهد که به حضور او برویم؛ و آن وقتی است که به عیسی مسیح ایمان آوریم. بله، فقط ایمان لازم است. همان‌طور که نوشته شده: «عادل به ایمان خواهد زیست.»\f + \fr 1:17 \ft \+xt حبقوق ۲‏:۴\+xt*.\f*
\s1 خشم خدا نسبت به گناهان بشر
\p
\v 18 اما خدا خشم و غضب خود را از آسمان بر تمام خدانشناسی‌ها و شرارت‌های اشخاصی آشکار می‌سازد که با شرارت‌های خود، حقیقت را سرکوب می‌کنند.
\v 19 برای آنان حقیقت وجود خدا کاملاً روشن است، زیرا خدا ایشان را از این حقیقت آگاه ساخته است.
\v 20 انسان از ابتدا، آسمان و زمین و چیزهایی را که خدا آفریده، دیده است و با دیدن آنها می‌تواند به وجود خدا و قدرت ابدی او که نادیدنی هستند پی ببرد. پس وقتی در روز داوری در حضور خدا می‌ایستد، برای بی‌ایمانی خود هیچ عذر و بهانه‌ای ندارد.
\p
\v 21 بله، درست است که مردم این حقایق را می‌دانند، اما هیچگاه حاضر نیستند به آن اعتراف کنند و خدا را بپرستند و سپاس گویند. در عوض دربارهٔ وجود خدا و ارادهٔ او، عقاید احمقانه‌ای ابداع می‌کنند. به همین علّت ذهن نادانشان، تاریک و مغشوش شده است.
\v 22 خود را دانا و خردمند می‌پنداشتند، اما همگی، نادان و بی‌خرد شدند.
\v 23 به جای اینکه خدای بزرگ و ابدی را بپرستند، بتهایی از چوب و سنگ به شکل انسان فانی، پرندگان، چارپایان و خزندگان ساختند و آنها را پرستیدند.
\p
\v 24 بنابراین، خدا نیز ایشان را به حال خود رها کرده تا هر چه می‌خواهند بکنند و در آتش شهوات گناه‌آلود خود بسوزند و با بدنهای خود مرتکب گناهان شرم‌آور شوند.
\v 25 ایشان حقایق الهی را با دروغ معاوضه کردند و بدین‌سان، مخلوقات را به جای خدا پرستش کردند خدایی که شایستۀ ستایش ابدی است! آمین.
\p
\v 26 به همین دلیل، خدا آنها را در شهوات شرم‌آور رها ساخت. حتی زنانشان نیز روابط جنسی غیرطبیعی را جایگزین روابط طبیعی ساختند.
\v 27 به همین شکل، مردان نیز روابط طبیعی با زنها را رها کردند، و در آتش شهوت نسبت به یکدیگر سوختند. مردان با مردان مرتکب اعمال شرم‌آور شدند، و در وجود خود، به سزای اعمال خود رسیدند.
\p
\v 28 پس همان‌طور که ایشان برای شناخت خدا ارزش قائل نیستند، خدا نیز ایشان را به حال خود رها کرده است تا هر آنچه به ذهن ناپاکشان خطور می‌کند، به عمل آورند.
\v 29 زندگی آنان پر است از هر نوع شرارت و بدی، طمع و نفرت و حسادت، قتل و جدال، دروغ و کینه و سخن‌چینی.
\v 30 غیبت از زبانشان دور نمی‌شود. ایشان دشمنان خدا هستند. مغرور و گستاخ و خودستایند. همیشه به دنبال راههای تازه می‌گردند تا بیشتر گناه ورزند و مطیع والدین خود نیستند.
\v 31 بی‌احساسند و بدقول و بی‌عاطفه و بی‌رحم.
\v 32 با اینکه می‌دانند خدا برای چنین اعمالی، مجازات مرگ تعیین کرده است، نه فقط خودشان مرتکب آنها می‌شوند، بلکه دیگران را نیز به انجام این کارها تشویق می‌کنند!
\c 2
\s1 فقط خدا می‌تواند بر گناهکاران داوری کند
\p
\v 1 شاید کسی پیش خود فکر کند این مردم چقدر پست هستند که دست به چنین کارهایی می‌زنند. هرگاه کسی بگوید که این اشخاص بدکار باید مجازات شوند، در حقیقت خودش را محکوم می‌کند، چون او نیز همان گناهان را مرتکب می‌شود.
\v 2 اما می‌دانیم که خدا عادل است و داوری او بر کسانی که این گونه اعمال را انجام می‌دهند، بر حق است.
\v 3 ای آدمی، آیا تصور می‌کنی که خدا دیگران را برای چنین گناهانی مجازات خواهد کرد، اما از گناهان تو چشم‌پوشی خواهد نمود؟
\v 4 اگر خدا تا به حال نسبت به تو صبر و تحمل نشان داده است، آیا این برای تو مهم نیست؟ آیا متوجه نیستی که مهربانی خدا برای این بوده که تو توبه کنی؟
\p
\v 5 اگر دل خودت را سخت کنی و توبه نکنی برای خود مجازات وحشتناکی فراهم می‌آوری، زیرا به‌زودی روز خشم و غضب خدا فرا می‌رسد روزی که در آن خدا تمام مردم جهان را عادلانه محکوم خواهد کرد،
\v 6 و به هر کس مطابق کارهایش پاداش یا کیفر خواهد داد.
\v 7 او زندگی جاوید را به کسانی می‌بخشد که با صبر و تحمل، آنچه را که راست است، به عمل می‌آورند و خواستار جلال و احترام و بقایی هستند که خدا عطا می‌کند.
\v 8 اما بر خودخواهان و آنانی که با حقیقت وجود خدا ضدیت می‌کنند و به راههای گناه‌آلود خود می‌روند، خشم و غضب خود را فرو خواهد ریخت.
\v 9 رنج و عذاب گریبانگیر همهٔ کسانی خواهد گردید که گناه می‌ورزند، از یهودی گرفته تا غیریهودی.
\v 10 اما جلال و سربلندی و آرامش الهی نصیب همهٔ آنانی خواهد شد که از خدا اطاعت می‌کنند، چه یهودی و چه غیریهودی،
\v 11 زیرا خدا تبعیض قائل نمی‌شود.
\p
\v 12 هر کس که گناه کند، هلاک خواهد شد، حتی کسانی که شریعت نوشته شدۀ خدا را نداشته باشند. و کسانی هم که شریعت خدا را دارند، اگر گناه کنند، خدا بنا بر موازین شریعتشان آنها را داوری خواهد کرد.
\v 13 زیرا با شنیدن احکام شریعت نیست که کسی مقبول خدا می‌گردد بلکه با به عمل آوردن آن.
\v 14 حتی غیریهودیان که شریعت نوشته شدۀ خدا را ندارند، وقتی طبیعتاً از احکام خدا اطاعت می‌کنند نشان می‌دهند که از آنها آگاهند.
\v 15 معلوم است که شریعت خدا بر دلشان نوشته شده است، زیرا وجدان و افکارشان یا آنان را متهم می‌کند یا تأییدشان می‌نماید.
\v 16 و این است پیامی که من اعلام می‌کنم: روزی خواهد آمد که خدا توسط عیسی مسیح، افکار و انگیزه‌های مخفی همه را داوری خواهد کرد.
\s1 داشتن شریعت کافی نیست، باید مطابق آن زندگی کرد
\p
\v 17 و اما شما یهودیان، تصور می‌کنید که چون خدا شریعت و احکام خود را به شما عطا کرده است، بنابراین از شما خشنود است، و می‌بالید به اینکه برگزیدگان خدا هستید.
\v 18 شما اراده و خواست خدا را می‌دانید و خوب را از بد تشخیص می‌دهید، چون احکام او را از کودکی آموخته‌اید،
\v 19 شما یقین کامل دارید که راه خدا را به خوبی می‌شناسید؛ به همین جهت خود را راهنمای نابینایان می‌دانید، و خویشتن را چراغهایی می‌پندارید که راه خدا را به آنانی که در تاریکی گمراه شده‌اند، نشان می‌دهند.
\v 20 شما گمان می‌کنید که راهنمای مردم نادان هستید و می‌توانید امور الهی را حتی به کودکان نیز بیاموزید، زیرا تصور می‌کنید احکام خدا را که پر از معرفت و راستی است، می‌دانید.
\p
\v 21 حال، شما که دیگران را تعلیم می‌دهید، چرا خودتان نمی‌آموزید؟ به دیگران می‌گویید که دزدی نکنید؛ آیا خودتان دزدی نمی‌کنید؟
\v 22 می‌گویید که زنا کردن گناه است؛ آیا خودتان زنا نمی‌کنید؟ می‌گویید که نباید بت‌پرستی کرد؛ آیا خودتان از اشیائی که از معابد دزدیده شده‌اند، استفاده نمی‌کنید؟
\v 23 شما به دانستن احکام خدا فخر می‌فروشید، اما با زیر پا نهادن آنها، به خدا توهین می‌کنید.
\v 24 پس جای تعجب نیست که در کتب مقدّس نوشته شده: «به سبب شما، قومها نام خدا را کفر می‌گویند!»\f + \fr 2:24 \ft \+xt اشعیا ۵۲‏:۵\+xt* (نسخۀ یونانی).\f*
\p
\v 25 سنت ختنۀ یهودی در صورتی ارزش دارد که از دستورهای خدا اطاعت کنید. در غیر این صورت، هیچ بهتر از قومهای غیریهود نیستید.
\v 26 زیرا اگر غیریهودیان احکام خدا را اطاعت کنند، آیا خدا تمام امتیازات و افتخاراتی را که قصد داشت به شما یهودیان بدهد، به ایشان نخواهد داد؟ یقیناً خواهد داد.
\v 27 در این صورت وضع غیریهودیان ختنه نشده که احکام خدا را اطاعت می‌کنند، در پیشگاه خدا از وضع شما یهودیان خیلی بهتر خواهد بود، زیرا شما با وجود اینکه ختنه شده‌اید و صاحب کتب مقدّس هستید، باز احکام خدا را اطاعت نمی‌کنید.
\p
\v 28 فراموش نکنید که هر که پدر و مادرش یهودی باشند و خود نیز ختنه شده باشد، یهودی نیست.
\v 29 بلکه یهودی واقعی کسی است که در باطن خود یهودی باشد؛ و ختنه نیز ختنۀ دل است، که به دست روح خدا انجام می‌شود، نه از طریق مقرراتی نوشته‌شده. تحسین چنین شخصی از جانب دیگران نیست، بلکه از جانب خداست.
\c 3
\s1 خدا امین است
\p
\v 1 پس یهودی بودن چه امتیازی دارد؟ آیا در رسم ختنه ارزشی نهفته است؟
\v 2 بله، از هر جهت امتیازات بسیاری در اینها نهفته است! نخست اینکه احکام خدا به یهودیان به امانت سپرده شده است.
\p
\v 3 اما اگر برخی از ایشان امین نبودند، چه باید گفت؟ آیا امین نبودن ایشان سبب می‌شود امین بودن خدا باطل گردد؟
\v 4 البته که نه! حتی اگر همه دروغگو باشند، خدا راستگو است. همان‌گونه که در کتب مقدّس نوشته شده: «ثابت می‌کنی که در آنچه می‌گویی، راستگو هستی، و در محکمه، پیروز می‌شوی.»
\p
\v 5 اما ممکن است برخی بگویند که گناهکار بودن ما نتیجۀ خوبی دارد، زیرا کمک می‌کند تا انسان ببیند که خدا تا چه حد عادل است. پس آیا دور از انصاف نیست که ما را مجازات کند؟ (البته چنین استدلالی کاملاً انسانی است.)
\v 6 البته که دور از انصاف نیست! در غیر این صورت، خدا با چه صلاحیتی می‌توانست دنیا را داوری کند؟
\v 7 اما باز کسی ممکن است بگوید: «اگر نادرستی من سبب می‌شود راستی خدا نمایان‌تر گردد و جلالش بیشتر دیده شود، چگونه می‌تواند مرا همچون یک گناهکار محکوم سازد؟»
\v 8 بعضی نیز به ما تهمت می‌زنند و ادعا می‌کنند که ما می‌گوییم: «هر چقدر بیشتر گناه کنیم، نفع بیشتری حاصل می‌شود!» آنانی که چنین سخنانی می‌گویند، سزاوارند که محکوم گردند.
\s1 همه گناهکارند
\p
\v 9 پس چه نتیجه‌ای باید گرفت؟ آیا ما یهودیان بهتر از دیگرانیم؟ نه، به هیچ وجه! زیرا قبلاً نشان دادیم که همگان، چه یهودی و چه غیریهودی، تحت سلطۀ گناه قرار دارند.
\v 10 همان‌طور که در کتب مقدّس نوشته شده:
\p «کسی عادل نیست، حتی یک نفر.
\v 11 هیچ‌کس براستی دانا نیست؛ هیچ‌کس در جستجوی خدا نیست.
\v 12 همه گمراه شده‌اند؛ همه عاطل و باطل گردیده‌اند. نیکوکاری نیست، حتی یک نفر.»\f + \fr 3:12 \ft \+xt مزمور ۱۴‏:۱‏‑۳؛ ۵۳‏:۱‏‑۳\+xt* (نسخۀ یونانی).\f*
\p
\v 13 «گلویشان گوری است گشاده، زبانشان پر است از دروغ. زهر مار از لبانشان می‌چکد.»\f + \fr 3:13 \ft \+xt مزمور ۵:۹ (نسخۀ یونانی)، ۱۴۰‏:۳\+xt*.\f*
\p
\v 14 «دهانشان آکنده از نفرین و تلخی است.»\f + \fr 3:14 \ft \+xt مزمور ۱۰:۷\+xt* (نسخۀ یونانی).\f*
\p
\v 15 «پاهایشان برای ریختن خون می‌شتابند.
\v 16 هرجا می‌روند ویرانی و فلاکت برجای می‌گذارند.
\v 17 آنها عاری از صلح و آرامش‌اند.»\f + \fr 3:17 \ft \+xt اشعیا ۵۹‏:۷‏‑۸\+xt*.\f*
\p
\v 18 «آنها هیچ ترسی از خدا ندارند.»\f + \fr 3:18 \ft \+xt مزمور ۳۶‏:۱\+xt*.\f*
\p
\v 19 حال، می‌دانیم هرآنچه شریعت می‌گوید، به آنانی می‌گوید که خود را متعهد ساخته‌اند مطابق با آن عمل کنند، زیرا هدف شریعت این است که فرصت هر بهانه‌ای را از انسان‌ها بگیرد، و نشان دهد که تمام دنیا در حضور خدا تقصیرکارند.
\v 20 زیرا هیچ‌کس نمی‌تواند با انجام احکام شریعت، در نظر خدا عادل شمرده شود. شریعت فقط نشان می‌دهد که تا چه حد گناهکاریم.
\s1 راه تازۀ خدا برای نجات ما
\p
\v 21 اما اکنون خدا راهی پیش پای ما قرار داده تا بدون انجام مطالبات شریعت، بتوانیم عادل شمرده شویم، راهی که در نوشته‌های موسی و انبیای یهود، وعدۀ آن داده شده است.
\v 22 ما با ایمان آوردن به عیسی مسیح، عادل شمرده می‌شویم. این در مورد هر کس که ایمان بیاورد، صدق می‌کند. هیچ فرقی هم نمی‌کند که یهودی باشد یا غیریهودی،
\v 23 زیرا همه گناه کرده‌اند و از معیارهای پرجلال خدا کوتاه می‌آیند.
\v 24 با این حال، خدا با آن فیض خود که سزاوارش نیستیم، به‌رایگان اعلان می‌کند که عادل شمرده می‌شویم. او این کار را به‌واسطۀ عیسی مسیح انجام داد، آن هنگام که بهای آزادی ما را از مکافات گناهانمان پرداخت کرد.
\v 25 زیرا خدا عیسی را همچون قربانی کفاره‌کنندۀ گناه عرضه داشت. و حال، انسان وقتی ایمان می‌آورد که عیسی زندگی خود را قربانی کرد و خونش را ریخت، در حضور خدا عادل شمرده می‌شود. این قربانی نشان‌دهندۀ عدل و انصاف خدا است، زیرا او با صبر و بردباری تمام، از مجازات آنانی که در گذشته‌ها گناه می‌کردند، خودداری می‌کرده است،
\v 26 به این دلیل که به آینده می‌نگریست و لطفی را که قصد داشت در زمان حاضر عملی سازد، شامل حال ایشان می‌فرمود. او با این عمل، عدالت خود را ثابت کرد، و اکنون آنانی را که به عیسی ایمان می‌آورند، عادل به شمار می‌آوَرَد.
\p
\v 27 پس آیا می‌توانیم افتخار کنیم به اینکه کاری انجام داده‌ایم تا در پیشگاه خدا پذیرفته شویم؟ نه، زیرا تبرئۀ ما بر اساس اطاعت از شریعت نیست، بلکه بر اساس ایمان است.
\v 28 بنابراین، ما به‌واسطۀ ایمان عادل شمرده شده‌ایم، نه به‌واسطۀ اطاعت از شریعت.
\p
\v 29 وانگهی، آیا خدا فقط خدای یهودیان است؟ مگر خدای غیریهودیان هم نیست؟ البته که هست.
\v 30 تنها یک خدا هست، و مردمان را تنها به‌واسطۀ ایمان عادل می‌سازد، خواه یهودی باشند و خواه غیریهودی.
\v 31 حال، اگر بر ایمان تأکید می‌گذاریم، آیا منظور این است که می‌توانیم شریعت را به دست فراموشی بسپاریم؟ مسلماً نه! در واقع، فقط زمانی شریعت را براستی به‌جا می‌آوریم که ایمان داشته باشیم.
\c 4
\s1 ایمان ابراهیم
\p
\v 1 پس در این صورت دربارۀ آنچه ابراهیم یافت چه بگوییم، او که به‌لحاظ بشری، جدّ ما یهودیان بود؟
\v 2 اگر اعمال نیک او سبب شد مقبول خدا واقع شود، می‌توانست افتخار کند. اما راه و روش خدا این نبود.
\v 3 ببینیم در کتب مقدّس چه گفته شده: «ابراهیم به خدا ایمان آورد، و این برای او عدالت شمرده شد.»
\p
\v 4 وقتی شخص کاری انجام می‌دهد، دستمزدش دیگر هدیه به شمار نمی‌آید، بلکه چیزی است که به خاطر کارش به دست آورده است.
\v 5 اما به کسی که کاری انجام نمی‌دهد، بلکه به خدایی توکل می‌کند که خدانشناسان را عادل می‌شمارد و نجات می‌بخشد، ایمانش به حساب عدالت او گذاشته می‌شود.
\p
\v 6 داوود در بیان همین حقیقت، شادی یک شخص گناهکار را توصیف می‌کند که بدون آنکه لایق باشد، خدا او را «بی‌گناه» اعلام می‌دارد:
\v 7 «خوشا به حال کسی که گناهش آمرزیده شد، و خطایش پوشانیده گردید.
\v 8 خوشا به حال کسی که خداوند او را مجرم نمی‌شناسد!»\f + \fr 4:8 \ft \+xt مزمور ۳۲‏:۱‏و۲\+xt*.\f*
\p
\v 9 حال ممکن است این سؤال مطرح شود که این سعادت نصیب چه کسانی می‌گردد؟ آیا فقط نصیب اشخاصی می‌شود که ضمن ایمان به عیسی مسیح، مطابق شریعت ختنه نیز می‌شوند؟ یا نصیب آنانی هم می‌شود که بدون ختنه، فقط به عیسی مسیح ایمان دارند؟ در مورد ابراهیم چطور بود؟ دیدیم که ایمان ابراهیم برای او عدالت شمرده شد.
\p
\v 10 اما این امر چگونه اتفاق افتاد؟ آیا بعد از ختنه بود که او عادل به شمار آمد، یا پیش از آنکه ختنه شود؟ روشن است که پیش از رسم ختنه بود.
\v 11 در واقع او زمانی ختنه شد که مدتها از ایمان آوردن او به خدا و دریافت وعدهٔ برکت الهی می‌گذشت. مراسم ختنه، نشانه و علامتی بود از همین واقعیت. در نتیجه ابراهیم از لحاظ روحانی، پدر کسانی است که بدون ختنه شدن به خدا ایمان می‌آورند تا ایشان نیز عادل شمرده شوند.
\v 12 در ضمن، ابراهیم از لحاظ روحانی پدر کسانی است که ختنه شده‌اند، اما با توجه به زندگی ابراهیم، پی برده‌اند که نجات و لطف خدا، از راه ایمان به دست می‌آید، نه در اثر مراسم ختنه. زیرا ابراهیم تنها از راه ایمان توانست رضایت خدا را حاصل کند، پیش از آنکه ختنه شود.
\p
\v 13 خدا به ابراهیم و به نسل او وعده داد که جهان را به ایشان ببخشد. واضح است که این وعدهٔ خدا به این دلیل نبود که ابراهیم تشریفات و احکام شریعت را اجرا می‌کرد، بلکه فقط به خاطر ایمان او بود، ایمان و اعتماد به اینکه خدا وعده‌های خود را وفا خواهد نمود. خدا نیز در برابر این ایمان، ابراهیم را عادل شمرد.
\v 14 پس اگر هنوز هم ادعا می‌کنید که برکات خدا نصیب کسانی می‌شود که احکام و تشریفات یهود را نگاه می‌دارند، در واقع منظورتان این است که وعده‌های خدا به صاحبان ایمان، بی‌اعتبار است و ایمان به خدا نیز کار احمقانه‌ای است.
\v 15 اما حقیقت امر این است که هرگاه بکوشیم نجات و سعادت الهی را از راه انجام احکام شریعت به دست آوریم، همیشه نتیجه‌اش این می‌شود که مورد خشم و غضب خدا قرار می‌گیریم؛ زیرا هیچگاه موفق نمی‌شویم آن احکام را کاملاً رعایت کنیم. ما تنها زمانی می‌توانیم قانون‌شکنی نکنیم که اصلاً قانونی وجود نداشته باشد.
\p
\v 16 پس نتیجه می‌گیریم که خدا برکات خود را از راه ایمان به ما عطا می‌کند، همچون یک هدیه. حال، چه مراسم مذهبی را رعایت کنیم و چه نکنیم، اگر ایمانی مانند ایمان ابراهیم داشته باشیم، بی‌شک آن برکات نصیب ما نیز خواهد شد، چون از لحاظ ایمان، ابراهیم پدر همگی ماست.
\v 17 همان‌طور که در کتب مقدّس نوشته شده: «تو را پدر قومهای بسیار ساخته‌ام.» علّت این امر این است که ابراهیم به خدایی ایمان آورد که مردگان را زنده می‌کند و چیزهای تازه را از نیستی‌ها خلق می‌کند.
\p
\v 18 بنابراین، زمانی که خدا به ابراهیم فرمود که به او پسری خواهد بخشید و از نسل او قومهای بسیاری به وجود خواهند آمد، ابراهیم به وعدهٔ خدا ایمان آورد، اگرچه چنین امری عملاً محال بود.
\v 19 زیرا در آن زمان ابراهیم صد سال داشت و همسرش سارا نود سال، و هیچ‌یک قادر نبودند صاحب فرزند شوند. با وجود این، چون ایمان ابراهیم قوی بود، به وعدهٔ خدا شک نکرد.
\v 20 بله، او هیچگاه شک ننمود. او به خدا ایمان داشت و ایمانش روز‌به‌روز قویتر شده، خدا را تجلیل کرد.
\v 21 زیرا یقین داشت که خدا قادر است به همهٔ وعده‌های خود عمل کند.
\v 22 به خاطر همین ایمان بود که خدا او را عادل به شمار آورد.
\p
\v 23 این عبارت که «از راه ایمان مورد قبول خدا واقع شد»، فقط دربارهٔ ابراهیم نوشته نشده است.
\v 24 بلکه برای این نوشته شد که ما اطمینان بیابیم که خدا ما را نیز از همان راه به حضور خود می‌پذیرد، یعنی از راه ایمان به وعدهٔ خدا، خدایی که خداوند ما عیسی را پس از مرگ زنده کرد.
\v 25 او به خاطر گناهان ما به مرگ سپرده شد، و دوباره زنده شد تا ما در پیشگاه خدا عادل به حساب آییم.
\c 5
\s1 رابطهٔ جدید با خدا
\p
\v 1 پس چون از راه ایمان در نظر خدا عادل محسوب شده‌ایم، به واسطۀ عیسی مسیح از رابطهٔ مسالمت‌آمیزی با خدا بهره‌مند هستیم.
\v 2 به سبب همین ایمان است که او ما را در جایگاه عالی و ممتازی قرار داده که سزاوارش نبودیم، جایگاهی که اکنون نیز در آن قرار داریم. ما با اطمینان و شادی فراوان، منتظریم تا در جلال خدا سهیم شویم.
\p
\v 3 اما نه تنها از این بابت شادیم، بلکه وقتی با مشکلات زندگی و سختیهای روزگار نیز روبرو می‌شویم، باز خوشحال هستیم زیرا می‌دانیم این سختیها به خیر و صلاح ما هستند چون به ما می‌آموزند که صبر و تحمل داشته باشیم.
\v 4 صبر و تحمل نیز باعث رشد و استحکام شخصیت ما می‌شود و ما را یاری می‌کند تا ایمانمان به خدا روز‌به‌روز قویتر گردد. چنین ایمانی سرانجام امید ما را نیز نیرومند و پایدار می‌سازد.
\v 5 و این امید ما را مایوس نمی‌کند، زیرا او روح‌القدس را به ما بخشیده تا دلهای ما را از محبتش لبریز سازد.
\p
\v 6 پس ملاحظه می‌کنید که در آن هنگام که ما عاجز و درمانده بودیم، درست در زمان مناسب، مسیح آمد و جان خود را در راه ما، گناهکاران، فدا کرد!
\v 7 حتی اگر ما انسانهایی خوب و پرهیزگار می‌بودیم، کمتر کسی ممکن بود حاضر شود جانش را در راه ما فدا کند، هر چند ممکن است کسی پیدا شود که بخواهد در راه یک انسان خوب و نجیب جانش را فدا کند.
\v 8 اما ببینید خدا چقدر ما را دوست داشت که با وجود اینکه گناهکار بودیم، مسیح را فرستاد تا در راه ما فدا شود.
\v 9 اگر آن زمان که گناهکار بودیم، مسیح با ریختن خون خود این فداکاری را در حق ما کرد، حالا که خدا ما را بی‌گناه به حساب آورده، چه کارهای بزرگتری برای ما انجام خواهد داد و ما را از خشم و غضب آیندهٔ خدا رهایی خواهد بخشید.
\v 10 هنگامی که دشمنان خدا بودیم، او به‌وسیلۀ مرگ پسرش ما را با خود آشتی داد؛ پس اکنون که دوستان خدا شده‌ایم به‌وسیلۀ حیات پسرش نجات خواهیم یافت.
\p
\v 11 حال، چقدر از رابطهٔ عالی و جدیدی که با خدا داریم، شادیم! اینها همه از برکت وجود خداوند ما عیسی مسیح است که در راه گناهکاران، جان خود را فدا کرد تا ما را دوستان خدا سازد.
\s1 مقایسه میان آدم و عیسی مسیح
\p
\v 12 وقتی آدم نافرمانی کرد، گناه وارد دنیا شد. گناهِ آدم مرگ را به‌همراه آورد، و بدین‌سان مرگ گریبانگیر همگان گردید، چرا که همه گناه کردند.
\v 13 بله، حتی پیش از آنکه شریعت عطا شود، انسان گناه می‌کرد، اما گناه به حساب نمی‌آمد، زیرا هنوز شریعت و حکمی نبود که زیر پا گذاشته شود.
\v 14 با وجود این، مردمان از روزگار آدم تا زمان موسی نیز همگی مردند، حتی آنان که مانند آدم، از حکم مشخصی نافرمانی نکرده بودند. اما آدم نماد یا نمایندۀ مسیح بود، همان مسیح که قرار بود بیاید.
\v 15 اما میان گناه آدم و هدیۀ فیض‌آمیز خدا فرق بزرگی هست! زیرا گناهی که فقط یک انسان انجام داد، یعنی آدم، مرگ را برای بسیاری به‌همراه آورد. اما چقدر عظیمتر است فیض شگفت‌انگیز خدا و هدیۀ او که همانا بخشایش است، که از طریق یک انسان دیگر، یعنی عیسی مسیح، شامل حال بسیاری از مردمان می‌گردد.
\v 16 همچنین نتیجۀ هدیۀ فیض‌آمیز خدا تفاوت بسیاری دارد با پیامد گناه آن انسان. زیرا مکافات به‌دنبال یک گناه آمد و محکومیت را به‌همراه آورد، اما هدیۀ رایگان خدا منتهی می‌گردد به عادل شمرده شدن و تبرئۀ ما از گناه، گرچه همگی مرتکب گناهان بسیار شده‌ایم.
\v 17 زیرا گناه یک انسان، یعنی آدم، سبب شد مرگ بر بسیاری فرمانروایی کند. اما چقدر عظیمتر است فیض شگفت‌انگیز خدا و هدیۀ او، یعنی عادل‌شمردگی، زیرا همۀ آنانی که این فیض و هدیه را دریافت می‌کنند، در پیروزی بر گناه و بر مرگ خواهند زیست، که این از طریق آن انسان دیگر، یعنی عیسی مسیح فراهم شده است.
\p
\v 18 بله، گناه آدم برای همه محکومیت به‌همراه آورد، اما عمل شایسته و عادلانۀ مسیح رابطۀ درست با خدا و نیز حیات را به ارمغان می‌آوَرَد.
\v 19 زیرا همان‌طور که نافرمانی یک انسان، یعنی آدم، باعث شد بسیاری گناهکار شوند، اطاعت یک انسان دیگر، یعنی مسیح نیز سبب خواهد گردید که خدا بسیاری را عادل به شمار آورد.
\p
\v 20 پس شریعت موسی عطا شد تا همه بتوانند ببینند که تا چه حد گناهکارند. اما هر چقدر انسان‌ها بیشتر مرتکب گناه شدند، فیض حیرت‌انگیز خدا نیز افزون‌تر گردید.
\v 21 به این طریق، همان‌طور که گناه بر مردمان فرمانروایی می‌کرد و ایشان را به سوی مرگ سوق می‌داد، اکنون نیز فیض شگفت‌انگیز خدا به جای آن حکومت می‌کند، و ما را وارد رابطه‌ای درست با خدا می‌سازد، که منتهی به حیات جاویدان در خداوند ما عیسی مسیح می‌شود.
\c 6
\s1 شریک در مرگ و زندگی مسیح
\p
\v 1 خوب، اکنون چه باید کرد؟ آیا باید به زندگی گذشته و گناه‌آلود خود ادامه دهیم تا خدا نیز فیض و لطف بیشتری به ما نشان دهد؟
\p
\v 2 مسلماً نه! ما که نسبت به گناه مرده‌ایم، چگونه می‌توانیم باز به زندگی گناه‌آلود سابق خود ادامه دهیم؟
\v 3 یا آیا از یاد برده‌اید که وقتی در مسیح عیسی تعمید یافتیم، در مرگ او تعمید یافتیم؟
\v 4 هنگامی که مسیح مرد، طبیعت کهنهٔ ما هم که گناه را دوست می‌داشت، با او در آبِ تعمید دفن شد؛ و زمانی که خدای پدر با قدرت پرجلال خود، مسیح را به زندگی بازگرداند، ما نیز در آن زندگی تازه و عالی شریک شدیم.
\p
\v 5 بنابراین، ما با مسیح یکی شده‌ایم. به عبارت دیگر، هنگامی که مسیح بر روی صلیب مرد، در واقع ما نیز با او مردیم؛ و اکنون که او پس از مرگ زنده شده است، ما نیز در زندگی تازهٔ او شریک هستیم و مانند او پس از مرگ زنده خواهیم شد.
\v 6 آن نَفس پیشین ما با مسیح بر روی صلیب میخکوب شد تا دیگر گناه قدرتی بر ما نداشته باشد. ما دیگر اسیر گناه نیستیم.
\v 7 زیرا وقتی نسبت به گناه می‌میریم، از کشش و قدرت آن آزاد می‌شویم.
\v 8 و از آنجا که با مسیح مرده‌ایم، می‌دانیم که با او زندگی نیز خواهیم کرد.
\p
\v 9 مسیح پس از مرگ زنده شد و دیگر هرگز نخواهد مرد و مرگ بر او تسلطی ندارد.
\v 10 مسیح مرد تا قدرت گناه را در هم بکوبد و اکنون تا ابد زنده است تا با خدا رابطهٔ ابدی داشته باشد.
\v 11 به همین ترتیب، شما هم طبیعت کهنه و گناهکار خود را برای گناه مرده بدانید، اما به‌وسیلۀ عیسی مسیح خود را برای خدا زنده تصور کنید.
\p
\v 12 بنابراین، دیگر اجازه ندهید که گناه بر این بدن فانی شما حکمرانی کند، تا مبادا از هوسهای شریرانۀ آن اطاعت کنید.
\v 13 اجازه ندهید هیچ عضوی از بدن شما وسیله‌ای باشد برای گناه کردن، بلکه خود را کاملاً به خدا بسپارید و سراسر وجود خود را به او تقدیم کنید؛ زیرا شما از مرگ به زندگی بازگشته‌اید و باید وسیله‌ای مفید در دست خداوند باشید تا هدفهای نیکوی او را تحقق بخشید.
\v 14 پس گناه دیگر ارباب شما نیست، زیرا اکنون دیگر در قید شریعت نیستید تا گناه شما را اسیر خود سازد بلکه به فیض و لطف خدا از قید آن آزاد شده‌اید.
\p
\v 15 اما اگر نجات ما از راه اجرای شریعت و احکام خدا به دست نمی‌آید، بلکه خدا آن را به خاطر فیض و لطف خود به ما عطا می‌کند، آیا این بدان معناست که می‌توانیم باز هم گناه کنیم؟ هرگز!
\v 16 مگر نمی‌دانید که اگر اختیار زندگی خود را به دست کسی بسپارید و مطیع او باشید، شما بردهٔ او خواهید بود، و او ارباب شما؟ شما می‌توانید گناه و مرگ را به عنوان ارباب خود انتخاب کنید که منجر به مرگ می‌شود، و یا اطاعت از خدا را انتخاب کنید که منجر به زندگی جاوید می‌گردد.
\v 17 اما خدا را شکر که اگرچه در گذشته اسیر و بردهٔ گناه بودید، اما اکنون با تمام وجود مطیع تعلیمی شده‌اید که ما به شما سپرده‌ایم.
\v 18 و حال که از بردگی گناه آزاد شده‌اید، بندۀ پاکی و صداقت باشید.
\p
\v 19 این مسائل را به طور ساده در قالب روابط ارباب و برده بیان می‌کنم تا آن را بهتر درک کنید؛ منظورم این است که همان‌طور که در گذشته بردهٔ همه نوع گناه بودید، اکنون نیز به خدمت آن اموری کمر ببندید که راست و مقدّس هستند.
\p
\v 20 در آن روزها که بردهٔ گناه بودید، در قید و بند نیکی و راستی نبودید.
\v 21 اما فایدهٔ چنین زندگی چه بود؟ خودتان اکنون از آن کارها شرمگین هستید، زیرا نتیجه‌ای جز هلاکت ابدی نداشتند.
\v 22 اما الان شما از قدرت گناه آزاد شده‌اید و در خدمت خدا هستید؛ بنابراین، او نیز شما را هر روز پاکتر و شایسته‌تر می‌سازد تا سرانجام زندگی جاوید نصیبتان گردد.
\v 23 زیرا هر که گناه کند، تنها دستمزدی که خواهد یافت، مرگ است؛ اما هر که به خداوند ما عیسی مسیح ایمان آورد، پاداش او از خدا زندگی جاوید است.
\c 7
\s1 آزادی از شریعت
\p
\v 1 ای برادران و خواهران عزیز، شما که از اصول شریعت آگاهی دارید، مگر نمی‌دانید که این اصول تا زمانی بر شخص حاکمیت دارد که وی زنده باشد.
\v 2 به عنوان مثال، مطابق شریعت، زنی که ازدواج کرده، تا زمانی که شوهرش زنده است، به او مقیّد و متعهد است، اما اگر شوهرش فوت کند، از آن شریعتی که او را به آن مرد متعهد و مقیّد می‌سازد، آزاد می‌شود.
\v 3 به این طریق، تا زمانی که شوهرش هنوز زنده است، اگر با مردی دیگر رابطۀ جنسی برقرار سازد، زناکار خوانده می‌شود. اما اگر شوهرش فوت کند، از آن حکم شرعی آزاد می‌شود، و چنانچه با مرد دیگری ازدواج کند، زناکار نخواهد بود.
\p
\v 4 برادران و خواهران من، شما نیز به‌واسطۀ پیکر مسیح، نسبت به شریعت مُردید، تا بتوانید متعلق به شخص دیگری شوید، به او که از مردگان برخیزانیده شد. در نتیجۀ آن، می‌توانیم برای خدا ثمر نیکو بیاوریم.
\v 5 هنگامی که هنوز طبیعت کهنهٔ ما بر وجودمان مسلط بود، امیال گناه‌آلود که شریعت در ما بر می‌انگیخت، در درون ما عمل می‌کردند، و به این ترتیب، برای مرگ ثمر می‌آوردیم.
\v 6 اما اکنون از شریعت آزاد شده‌ایم، زیرا نسبت به آن مردیم و دیگر در اسارت قدرت آن قرار نداریم. اکنون می‌توانیم خدا را خدمت کنیم، نه از طریق روش قدیمی، یعنی اطاعت از مقرراتی نوشته‌شده، بلکه از طریق راه و روش زندۀ روح خدا.
\s1 شریعت و گناه
\p
\v 7 پس آیا منظور این است که شریعت گناه‌آلود است؟ مسلماً نه! در واقع، این شریعت بود که گناه مرا به من نشان می‌داد. برای مثال، اگر شریعت نگفته بود «طمع نَوَرز»، من هرگز پی نمی‌بردم که طمع ورزیدن گناه است.
\v 8 اما گناه از فرصتی که احکام شریعت فراهم می‌آورد، استفاده می‌کرد تا هر نوع طمع را در من برانگیزد! اگر شریعتی نبود، گناه از چنین قدرتی برخوردار نمی‌شد.
\p
\v 9 زمانی من بدون آگاهی از شریعت زندگی می‌کردم. اما وقتی از این احکام آگاهی یافتم، متوجه شدم که آنها را زیر پا گذاشته‌ام، و به همین علّت گناهکار و محکوم به مرگ هستم.
\v 10 همان احکام نیکو که انتظار می‌رفت راه زندگی را به من نشان دهند، سبب محکومیت و مرگ من شدند.
\v 11 گناه مرا فریب داد و با استفاده از احکام پاک الهی، مرا محکوم به مرگ کرد.
\v 12 اما با وجود این مسائل، هیچ شکی نیست که شریعت، به خودی خود کاملاً خوب و مقدّس و منصفانه است.
\p
\v 13 اما چگونه چنین چیزی ممکن است؟ اگر شریعت موجب محکومیت و هلاکت من شد، چگونه می‌تواند خوب باشد؟ واقعیت این است که شریعت خوب است، اما این گناه بود که از وسیله‌ای خوب سوءاستفاده کرد تا باعث محکومیت من گردد. پس ملاحظه می‌کنید که گناه چقدر پلید است که برای رسیدن به هدف خود یعنی نابودی من، از احکام و شریعت خوب خدا سوءاستفاده می‌کند.
\s1 کشمکش با گناه
\p
\v 14 پس، شریعت خوب است و اشکالی در آن وجود ندارد. اشکال در من است که همچون یک برده به گناه فروخته شده‌ام.
\v 15 بنابراین، من اختیار عمل خود را ندارم، زیرا هر چه می‌کوشم کار درست را انجام دهم نمی‌توانم، بلکه کاری را انجام می‌دهم که از آن متنفرم!
\v 16 من به خوبی می‌دانم که آنچه می‌کنم، اشتباه است و وجدان ناراحت من نیز نشان می‌دهد که خوب بودن شریعت را تصدیق می‌کنم.
\v 17 اما کاری از دستم برنمی‌آید، زیرا کنندهٔ این کارها من نیستم. این گناه درون من است که مرا وادار می‌کند مرتکب این اعمال زشت گردم، زیرا او از من قویتر است.
\p
\v 18 اکنون دیگر برای من ثابت شده است که وجود من به خاطر این طبیعت نفسانی، از سر تا پا فاسد است. هر چه تلاش می‌کنم، نمی‌توانم خود را به انجام اعمال نیکو وادارم. می‌خواهم خوب باشم، اما نمی‌توانم.
\v 19 می‌خواهم کار درست و خوب انجام دهم، اما قادر نیستم. سعی می‌کنم کار گناه‌آلودی انجام ندهم، اما بی‌اختیار گناه می‌کنم.
\v 20 پس اگر کاری را انجام می‌دهم که نمی‌خواهم، واضح است که اشکال در کجاست: گناه هنوز مرا در چنگال خود اسیر نگاه داشته است.
\p
\v 21 من این واقعیت را در زندگی تجربه کرده‌ام که هرگاه می‌خواهم کار نیک انجام دهم، بی‌اختیار کار بد از من سر می‌زند.
\v 22 قلباً شریعت خدا را دوست دارم،
\v 23 اما قدرت دیگری در من هست که با فکر من درگیر است. این قدرت مرا بردهٔ گناه می‌سازد، گناهی که هنوز در درون من وجود دارد.
\v 24 آه که چه شخص بیچاره‌ای هستم! چه کسی می‌تواند مرا از چنگ این طبیعت مرگبار آزاد کند؟
\v 25 خدا را شکر، این کار را خداوند، عیسی مسیح انجام می‌دهد.
\c 8
\s1 زندگی پاک به‌واسطۀ روح خدا
\p
\v 1 بنابراین، برای کسانی که به مسیح عیسی تعلق دارند، هیچ محکومیتی نیست.
\v 2 و چون شما به مسیح عیسی تعلق دارید، قدرت حیات‌بخش روح‌القدس شما را از سلطهٔ گناه و مرگ آزاد کرده است.
\v 3 شریعت موسی به سبب ناتوانی طبیعت گناه‌آلود ما، قادر نبود ما را نجات بخشد. به همین دلیل، خدا کاری را انجام داد که شریعت قادر به انجامش نبود. او پسر خود را در بدنی شبیه به بدنی که ما گناهکاران داریم، فرستاد. و در آن بدن، پایان سلطۀ گناه بر ما را اعلان داشت، از این طریق که پسر خود را به‌عنوان قربانی‌ای برای گناهان ما فرستاد.
\v 4 پس حال، قادریم احکام و دستورهای خدا را اطاعت کنیم، زیرا ما دیگر از طبیعت گناه‌آلود خود پیروی نمی‌کنیم بلکه از روح خدا.
\p
\v 5 آنانی که اسیر طبیعت گناه‌آلود خود هستند، به چیزی جز امور گناه‌آلود نمی‌اندیشند، اما آنانی که تابع روح خدا هستند، به اموری فکر می‌کنند که روح‌القدس را خشنود می‌سازد.
\v 6 اگر اجازه دهیم طبیعت گناه‌آلودمان بر فکر و ذهن ما مسلط باشد، نتیجه‌ای جز مرگ حاصل نمی‌گردد. اما چنانچه اجازه دهیم روح‌القدس بر افکارمان مسلط باشد، نتیجه‌اش حیات و آرامش خواهد بود.
\v 7 طرز فکر و ذهنی که تحت سلطۀ طبیعت گناه‌آلود ما قرار دارد، با خدا دشمنی دارد، و مطیع شریعت خدا نیست، و نمی‌تواند هم باشد.
\v 8 از این رو، کسانی که هنوز اسیر طبیعت کهنهٔ گناه‌آلودشان هستند، نمی‌توانند خدا را خشنود سازند.
\p
\v 9 البته شما زیر حاکمیت طبیعت گناه‌آلودتان نیستید، بلکه زیر حاکمیت روح‌القدس هستید، اگر روح خدا در وجود شما ساکن باشد. به یاد داشته باشید که اگر روح مسیح در وجود کسی ساکن نباشد، او اصلاً مسیحی نیست.
\v 10 اما اگر مسیح در وجود شما باشد، هرچند بدن شما به‌سبب گناه مرده است، اما روح خدا به این دلیل که عادل شمرده شده‌اید، به شما حیات می‌بخشد.
\v 11 و اگر روح خدایی که عیسی مسیح را پس از مرگ زنده کرد، در وجود شما باشد، همان خدا بدنهای فانی شما را نیز پس از مرگ به‌وسیلۀ همین روح که در وجود شماست، زنده خواهد کرد.
\p
\v 12 پس، ای برادران عزیز، شما دیگر به هیچ وجه مجبور نیستید از امیال طبیعت گناه‌آلود سابق خود پیروی کنید،
\v 13 زیرا در این صورت گمراه و هلاک خواهید شد. اما اگر با قدرت روح خدا، این طبیعت کهنه را با اعمال ناپاکش نابود سازید، زنده خواهید ماند.
\v 14 زیرا تمام کسانی که از روح خدا پیروی می‌کنند، فرزندان خدا هستند.
\p
\v 15 پس همچون برده‌ها، رفتارمان آمیخته با ترس و لرز نباشد، بلکه مانند فرزندان خدا رفتار نماییم، فرزندانی که به عضویت خانوادهٔ خدا پذیرفته شده‌اند و خدا را پدر خود می‌خوانند.
\v 16 زیرا روح خدا در عمق وجود ما، به ما می‌گوید که ما فرزندان خدا هستیم.
\v 17 و اگر فرزندان خدا هستیم، وارثان او نیز خواهیم بود. به عبارت دیگر، خدا تمام آن جلال و شکوهی را که به پسر خود عیسی مسیح خواهد داد، به ما نیز عطا خواهد فرمود. اما اگر می‌خواهیم در آینده در جلال او شریک شویم، باید اکنون در دردها و رنجهای او نیز شریک گردیم.
\s1 جلال آینده
\p
\v 18 با وجود این، سختیهایی که در زمان حاضر متحمل می‌شویم، در مقابل جلال و شکوهی که در آینده خدا نصیبمان خواهد ساخت، هیچ است.
\v 19 تمام آفرینش نیز بی‌صبرانه منتظر آن روزی است که فرزندان خدا ظاهر شوند.
\v 20 زیرا آفرینش تسلیم و تابع بطالت شد، نه به انتخاب خودش، بلکه در اثر ارادۀ او که آن را تسلیم کرد، به این امید
\v 21 که خود آفرینش نیز از اسارت و بندگیِ تباهی رهایی یابد و به آزادی و جلال فرزندان خدا وارد گردد.
\v 22 چون می‌دانیم که کلِ آفرینش، تا همین الان از دردی همچون درد زایمان، ناله می‌کند.
\v 23 حتی ما ایمانداران، با اینکه روح خدا را به عنوان نوبری از شکوه و جلال آینده در خود داریم، با آه و ناله در انتظاریم تا از درد و رنج آزاد شویم. بله، ما نیز با اشتیاق بسیار، منتظر روزی هستیم که خدا امتیازات کامل ما را به عنوان فرزندانش، به ما عطا کند. یکی از این امتیازات، طبق وعدهٔ او، بدن تازه‌ای است که نه دچار بیماری می‌شود و نه مرگ بر آن قدرت دارد.
\p
\v 24 ما با این امید، نجات یافته‌ایم؛ و امید یعنی انتظار دریافت چیزی که هنوز نداریم؛ زیرا اگر کسی چیزی را در اختیار داشته باشد، نیازی نیست که به امید آن باشد.
\v 25 پس وقتی برای چیزی که هنوز رخ نداده، به خدا امیدواریم، باید با صبر و حوصله منتظر آن بمانیم.
\p
\v 26 به همین شکل، روح خدا ما را در ناتوانی‌مان یاری می‌دهد. برای مثال، ما نمی‌دانیم خدا می‌خواهد برای چه چیزی دعا کنیم. اما روح‌القدس با ناله‌هایی که با کلمات قابل بیان نیست، برای ما دعا می‌کند.
\v 27 و خدا که از دل ما باخبر است، می‌داند که روح‌القدس چه می‌گوید، زیرا آنچه که او به جای ما دعا می‌کند، طبق خواست خداست.
\v 28 و ما می‌دانیم که خدا هر چیز را برای خیریت کسانی که او را دوست دارند و فرا خوانده شده‌اند تا خواست او را انجام دهند، به کار می‌برد.
\p
\v 29 زیرا خدا کسانی را که از پیش شناخت، از پیش نیز برگزید تا به شکل پسر او درآیند، تا مسیح فرزند ارشد از میان برادران بسیار باشد.
\v 30 پس هنگامی که ما را برگزید، ما را به نزد خود فرا خواند؛ و چون به حضور او آمدیم، ما را «بی‌گناه» به حساب آورد و وعده داد که ما را در شکوه و جلال خود شریک سازد!
\s1 هیچ چیز نمی‌تواند ما را از محبت خدا جدا سازد
\p
\v 31 پس در مقابل تمام این چیزهای عالی، چه بگوییم؟ اگر خدا با ماست، کیست که بتواند بر ضد ما باشد؟
\v 32 در جایی که خدا حتی پسر خود را از ما دریغ نکرد بلکه او را فرستاد تا در راه همهٔ ما قربانی شود، آیا همه چیز را به ما نخواهد بخشید؟
\p
\v 33 چه کسی بر آنان که خدا برگزیده، اتهام وارد خواهد ساخت؟ این خداست که عادل می‌شمارد.
\v 34 پس کیست که محکومشان سازد؟ هیچ‌کس! زیرا مسیحْ عیسی برای ما مُرد و برخیزانیده شد و بر دست راست خدا قرار گرفت، و الان نیز برای ما شفاعت می‌کند.
\p
\v 35 چه کسی می‌تواند ما را از محبت مسیح جدا سازد؟ آیا زحمات یا سختی‌ها، یا آزار و اذیتها، یا قحطی، یا عریانی، یا خطرات، یا شمشیر؟
\v 36 چنانکه در کتب مقدّس نوشته شده: «به خاطر تو، در تمام طول روز، با مرگ مواجه‌ایم؛ همچون گوسفندانی آمادۀ ذبح هستیم!»\f + \fr 8:36 \ft \+xt مزمور ۴۴‏:۲۲\+xt*.\f*
\v 37 اما با وجود تمام اینها، پیروزی کامل و قطعی همواره از آن ماست! چگونه؟ به یاری عیسی مسیح که آنقدر ما را محبت کرد که جانش را در راه ما فدا ساخت!
\v 38 زیرا یقین دارم که نه مرگ، نه زندگی، نه فرشتگان و نه ارواح پلید\f + \fr 8:38 \ft در متن یونانی: «ریاستها»، که به معنی فرمانروایان نیروی تاریکی در دنیای غیرمادی است.\f*، نه زمان حال و نه آینده\f + \fr 8:38 \ft احتمالاً منظور وقایع زمان حال و آینده است.\f*، نه هیچ قدرتی\f + \fr 8:38 \ft باز منظور حاکمان دنیای تاریکی در عالم غیرمادی است.\f*،
\v 39 و نه آنچه در بالای جهان و نه آنچه پایین‌تر از جهان است، و نه هیچ چیز دیگر در تمامی خلقت، نمی‌تواند ما را از محبت خدا که در خداوند ما مسیحْ عیسی است، جدا سازد.
\c 9
\s1 قوم واقعی خدا
\p
\v 1 مسیح را شاهد می‌گیرم که حقیقت کامل را بیان می‌کنم. وجدانم به‌واسطۀ روح‌القدس نیز این را تأیید می‌کند.
\v 2 در دل خود دردی جانکاه و اندوهی بی‌پایان دارم.
\v 3 زیرا آرزو می‌کردم که خودم لعنت شوم و از مسیح محروم گردم به خاطر قومم، برای آنان که از نژاد من هستند،
\v 4 یعنی قوم اسرائیل. ایشان برگزیده شدند تا فرزندخواندگان خدا گردند. خدا جلال خود را بر ایشان آشکار ساخت، و عهدهایی با آنان بست و شریعت خود را به ایشان به ودیعت سپرد. او افتخار پرستش خود و امکان دریافت وعده‌های عالی خود را به آنان عطا کرد.
\v 5 مردان بزرگ خدا، اجداد شما بودند. مسیح نیز که اکنون بر همه چیز حاکم است، از لحاظ طبیعت بشری خود، مانند شما یهودی بود. خدا را تا ابد سپاس باد!
\p
\v 6 پس آیا خدا در انجام وعده‌های خود به یهودیان کوتاهی کرده است؟ هرگز! زیرا این وعده‌ها به کسانی داده نشده که فقط از پدر و مادر یهودی متولد می‌شوند، بلکه به آنانی داده شده که براستی یهودی‌اند.
\v 7 کافی نیست که شخص از نسل ابراهیم باشد؛ همهٔ آنانی که از نسل ابراهیم هستند، فرزندان حقیقی او نیستند. بلکه نوشته شده است: «توسط اسحاق است که تو صاحب نسلی می‌شوی که وعده‌اش را به تو داده‌ام.»
\v 8 این نشان می‌دهد که تمام فرزندان ابراهیم، فرزندان خدا نیستند، بلکه فقط آنانی فرزند خدا هستند که به آن وعدهٔ نجات که به ابراهیم داد، ایمان بیاورند.
\v 9 زیرا خدا به ابراهیم فرموده بود: «سال دیگر، در همین وقت خواهم آمد و سارا پسری خواهد داشت.»\f + \fr 9:9 \ft \+xt پیدایش ۱۸‏:۱۰\+xt* و ۱۴.\f*
\p
\v 10 این پسر جد ما اسحاق بود که با ربکا ازدواج کرد. سپس ربکا دوقلو آبستن شد.
\v 11 اما پیش از آنکه کودکان به دنیا بیایند، و عملی خوب یا بد انجام دهند، ربکا از خدا پیامی دریافت کرد. (این پیام نشان می‌دهد که خدا مردم را طبق خواست خودش برمی‌گزیند؛
\v 12 او آنها را فرا می‌خواند، اما نه به خاطر کارهای خوب یا بدشان.) خدا به ربکا فرمود: «پسر بزرگتر پسر کوچکتر را خدمت خواهد کرد.»\f + \fr 9:12 \ft \+xt پیدایش ۲۵‏:۲۳\+xt*.\f*
\v 13 در کتب مقدّس در این باره این گونه آمده است: «یعقوب را دوست داشتم، اما عیسو را رد کردم.»\f + \fr 9:13 \ft \+xt ملاکی ۱:۲\+xt* و ۳.\f*
\p
\v 14 پس چه بگوییم؟ آیا خدا از روی بی‌انصافی عمل می‌کرد؟ هرگز!
\v 15 او یکبار به موسی فرمود: «بر هر کس که بخواهم رحم می‌کنم و بر هر کس که بخواهم شفقت می‌کنم.»
\p
\v 16 بنابراین، برکات خدا به خواهش یا کوشش مردم به آنان عطا نمی‌شود، بلکه به کسانی عطا می‌شود که خدای رحیم انتخاب کرده باشد.
\p
\v 17 زیرا کتب مقدّس به فرعون می‌گوید: «تو را به این منظور به پا داشتم تا قدرت خود را در تو ظاهر کنم و تا نام من در میان تمامی مردم جهان شناخته شود.»
\v 18 پس می‌بینید که خدا بر بعضی رحم می‌کند و بعضی دیگر را سرسخت می‌سازد، فقط به این دلیل که چنین اراده فرموده است.
\v 19 ممکن است بپرسید: «اگر چنین است، چرا خدا انسانها را برای اعمالشان سرزنش می‌کند؟ مگر ایشان می‌توانند کاری خارج از اراده و خواست او انجام دهند؟»
\p
\v 20 اما سؤال اصلی این است که: «تو ای انسان، کیستی که از خدا ایراد می‌گیری؟» آیا صحیح است که مخلوق به خالق خود بگوید: «چرا مرا چنین ساختی؟»
\v 21 آیا کوزه‌گر حق ندارد از یک تودۀ گِلی، ظرفی زیبا برای مصارف عالی و ظرف دیگری برای مصارف عادی بسازد؟
\v 22 به همین ترتیب، هرچند خدا حق دارد خشم و قدرت خود را نشان دهد، اما او کسانی را که مورد غضبش هستند و برای هلاکت مقرر شده‌اند، با بردباری بسیار تحمل می‌کند.
\v 23 او چنین می‌کند تا عظمت جلال خود را بر کسانی که مورد رحمتش هستند، نشان دهد، کسانی که پیشاپیش برای جلال آماده شده‌اند.
\v 24 و ما جزو کسانی هستیم که او برگزیده است، چه از یهود و چه از غیریهود.
\p
\v 25 در خصوص غیریهودیان، خدا در نبوّت هوشع می‌فرماید: «به آنانی که گفته بودم ”قوم من نیستید،“ خواهم گفت: ”اکنون شما قوم من هستید“. و آنانی را که محبوب من نیستند، ”محبوب من“ خواهم خواند.»\f + \fr 9:25 \ft \+xt هوشع ۲‏:۲۳\+xt*.\f*
\v 26 و نیز: «درست در همان جا که به ایشان گفته شده بود، ”شما قوم من نیستید“، ایشان ”فرزندان خدای زنده“ خوانده خواهند شد.»\f + \fr 9:26 \ft \+xt هوشع ۱:۱۰\+xt*.\f*
\p
\v 27 اشعیای نبی دربارهٔ اسرائیل بانگ برآورده، می‌گوید: «قوم اسرائیل حتی اگر مانند شنهای ساحل دریا بیشمار باشند، تنها باقیماندگانی از آنان نجات خواهند یافت.
\v 28 زیرا خداوند بدون درنگ و با قطعیت، حکم و رأی خود را به اجرا در خواهد آورد.»
\v 29 اشعیا در جای دیگر نیز گفته: «اگر خداوند لشکرهای آسمان برای ما نسلی باقی نمی‌گذاشت، مانند اهالی سدوم و عموره به کلی از بین رفته بودیم.»
\s1 گمراهی قوم یهود
\p
\v 30 بنابراین، چه نتیجه‌ای می‌گیریم؟ می‌توان چنین نتیجه گرفت که خدا فرصتی عالی در اختیار غیریهودیان قرار داده است؛ ایشان با اینکه در گذشته در جستجوی خدا نبودند، اما اکنون می‌توانند به‌وسیلۀ ایمان، بی‌گناه به حساب آیند و مورد قبول خدا قرار گیرند.
\v 31 اما قوم اسرائیل با اینکه سخت می‌کوشیدند تا با رعایت احکام و قوانین مذهبی، رضایت خدا را جلب کنند، موفق نشدند.
\v 32 به چه دلیل؟ به این دلیل که به ایمان تکیه نمی‌کردند، بلکه می‌خواستند از راه رعایت احکام شریعت و انجام اعمال نیک، در نظر خدا پاک و بی‌گناه جلوه کنند. به همین سبب نیز به آن «سنگ لغزش» برخورد کرده، افتادند.
\v 33 خدا نیز در این باره در کتب مقدّس به ایشان اخطار داده، فرموده بود: «اینک در اورشلیم\f + \fr 9:33 \ft یا «صَهیون». صهیون نام بلندی‌ای در شهر اورشلیم بود که معبد بزرگ بر آن بنا شده بود.\f* سنگی قرار می‌دهم که سبب لغزش شود و صخره‌ای که باعث سقوط گردد. اما هر که به او توکل کند، هرگز سرافکنده نخواهد شد.»\f + \fr 9:33 \ft \+xt اشعیا ۸‏:۱۴ و ۲۸‏:۱۶\+xt*.\f*
\c 10
\p
\v 1 برادران عزیز، آرزوی قلبی و دعای من برای یهودیان این است که ایشان نجات یابند.
\v 2 من می‌دانم که آنان در دل خود چه غیرت و احترامی برای خدا دارند، اما این غیرت از روی درک و شناخت صحیح نیست.
\v 3 زیرا ایشان راهی را که خدا برای انسان در نظر گرفته تا توسط آن مقبول خدا شود، درک نمی‌کنند. با رد کردن راه خدا آنها از راه خودشان که همانا حفظ شریعت است خواستند مقبول خدا شوند.
\v 4 زیرا مسیح پایان شریعت است. در نتیجه همۀ کسانی که به او ایمان آورند مقبول خدا می‌شوند.
\s1 نجات برای همه است
\p
\v 5 زیرا موسی دربارۀ عادل شدن از راه شریعت، چنین می‌نویسد: «از طریق اطاعت از احکام شریعت است که شخص از حیات برخوردار می‌شود.»\f + \fr 10:5 \ft \+xt لاویان ۱۸‏:۵\+xt*.\f*
\v 6 اما راه ایمان که انسان را مقبول خدا می‌سازد، می‌گوید: «در دل خود مگو که ”چه کسی به آسمان بالا خواهد رفت؟“ (به این منظور که مسیح را به پایین، به زمین بیاورد).
\v 7 و نیز نگو ”چه کسی به ژرفاها پایین خواهد رفت؟“ (به این منظور که مسیح را به زندگی بازگردانَد).»
\v 8 اما چه می‌گوید؟ «این کلام به شما بسیار نزدیک است؛ آن در دهان و در دل شماست.» و این درست همان کلام ایمان است که ما آن را وعظ می‌کنیم.
\v 9 در واقع، اگر انسان با زبان خود نزد دیگران اقرار کند که عیسی مسیح خداوند اوست و در قلب خود نیز ایمان داشته باشد که خدا او را پس از مرگ زنده کرد، نجات خواهد یافت.
\v 10 زیرا شخص در دل خود ایمان می‌آوَرَد و عادل شمرده می‌شود، و با زبان ایمان خود را اقرار می‌کند و نجات می‌یابد.
\v 11 کتب مقدّس نیز می‌فرماید: «هر که به او توکل کند، هرگز سرافکنده نخواهد شد.»\f + \fr 10:11 \ft \+xt اشعیا ۲۸‏:۱۶\+xt*.\f*
\v 12 در این زمینه، یهود و غیریهود یکسانند، زیرا همه دارای یک خداوند هستند، خداوندی که گنجینه‌های عظیم خود را در اختیار همهٔ آنانی می‌گذارد که طالب و تشنهٔ او هستند.
\v 13 زیرا «هر که نام خداوند را بخواند نجات خواهد یافت».
\p
\v 14 اما چگونه مردم نام کسی را بخوانند که به او ایمان ندارند؛ و چگونه ایمان بیاورند، در حالی که راجع به او چیزی نشنیده‌اند؟ و چگونه بشنوند، اگر کسی مژدهٔ انجیل را به ایشان اعلام نکند؟
\v 15 و چگونه بروند و اعلام کنند، اگر کسی ایشان را نفرستد؟ نوشته شده: «چه زیباست پاهای کسانی که بشارت می‌آورند.»\f + \fr 10:15 \ft \+xt اشعیا ۵۲‏:۷\+xt*.\f*
\p
\v 16 اما همۀ اسرائیلی‌ها این مژده را نپذیرفتند. زیرا اشعیای نبی می‌فرماید: «خداوندا، چه کسی پیام ما را باور کرده است؟»
\v 17 پس ایمان از شنیدن حاصل می‌شود، از شنیدن مژده در مورد مسیح.
\p
\v 18 اما می‌پرسم: آیا قوم اسرائیل نشنیدند؟ البته که شنیده‌اند: «پیامشان به سراسر زمین منتشر گردیده، و کلامشان تا به کرانهای جهان رسیده.»\f + \fr 10:18 \ft \+xt مزمور ۱۹‏:۴\+xt*.\f*
\v 19 باز می‌پرسم: آیا قوم اسرائیل واقعاً درک کردند؟ بله، درک کردند، زیرا حتی در روزگار موسی، خدا فرمود: «شما با پرستش خدایان بیگانه و باطل، خشم و غیرت مرا برانگیختید، من نیز شما را با قومهای بیگانه و باطل به خشم و غیرت می‌آورم.»
\v 20 بعدها اشعیا با جسارت بیشتری، از قول خدا فرمود: «مردمانی که در جستجوی من نبودند، مرا یافتند، و به آنانی که مرا نمی‌جستند، خود را آشکار ساختم.»\f + \fr 10:20 \ft \+xt اشعیا ۶۵‏:۱\+xt*.\f*
\v 21 اما دربارۀ قوم اسرائیل می‌فرماید: «تمام روز دستهای خود را به سوی ایشان دراز کردم، به سوی قومی نافرمان و لجباز.»\f + \fr 10:21 \ft \+xt اشعیا ۶۵‏:۲\+xt*.\f*
\c 11
\s1 رحمت خدا بر قوم اسرائیل
\p
\v 1 حال، از شما می‌پرسم که آیا خدا قوم خود اسرائیل را رها کرده و ایشان را ترک گفته است؟ هرگز؛ به هیچ وجه چنین نیست! فراموش نکنید که من خود، یهودی و از نسل ابراهیم و از طایفهٔ بنیامین هستم.
\p
\v 2 نه، خدا قوم خود را که از ابتدا برگزیده بود، رد نکرده است. مگر نمی‌دانید کتب مقدّس در ماجرای مربوط به ایلیای نبی، چه می‌گوید و اینکه او چگونه از قوم اسرائیل نزد خدا لب به شکایت می‌گشاید؟
\v 3 «خداوندا، ایشان انبیای تو را کشته و مذبحهای تو را ویران کرده‌اند، و فقط من مانده‌ام، و می‌خواهند مرا هم بکُشند.»\f + \fr 11:3 \ft \+xt ۱پادشاهان ۱۹‏:۱۰\+xt* و ۱۴.\f*
\p
\v 4 آیا به خاطر دارید خدا به او چه جواب داد؟ خدا فرمود: «تنها تو نیستی که باقی مانده‌ای! به غیر از تو هفت هزار نفر دیگر هم باقی نگاه داشته‌ام که هنوز مرا می‌پرستند و در برابر بت بعل زانو نزده‌اند!»
\p
\v 5 امروز نیز همین‌طور است، به این ترتیب که تمام یهودیان خدا را فراموش نکرده‌اند. خدا در اثر فیض خود، عده‌ای را از میان آنان برگزیده است تا نجات دهد.
\v 6 بنابراین، اگر این نجات، همان‌طور که گفتیم، در اثر فیض خدا باشد، طبیعتاً دیگر به سبب اعمال نیک آنان نخواهد بود. زیرا اگر در اثر اعمال نیک آنان باشد، در آن صورت فیض دیگر فیض نیست.
\p
\v 7 پس موضوع این است: قوم اسرائیل که مشتاقانه در پی دریافت لطف الهی بودند، به مقصود خود نرسیدند. البته عده‌ای از ایشان موفق شدند، آن عده که خدا انتخاب کرده بود، اما بقیه سختدل شدند.
\v 8 چنانکه نوشته شده: «تا به امروز خدا روح بی‌حسی به آنها داده است، و چشمان و گوشهایشان را طوری بسته است که نتوانند ببینند و بشنوند.»\f + \fr 11:8 \ft \+xt تثنیه ۲۹‏:۴\+xt* و \+xt اشعیا ۲۹‏:۱۰\+xt*.\f*
\p
\v 9 داوود نبی نیز در این باره چنین گفته است: «همان بهتر که سفرهٔ رنگینشان برایشان دام و تله باشد تا تصور کنند دنیا به کامشان است. باشد که برکاتشان باعث لغزششان گردد و عقوبتی را که سزاوارش هستند، دریافت کنند.
\v 10 چشمانشان کور شود تا نتوانند ببینند، و کمرهایشان همیشه خم بماند.»\f + \fr 11:10 \ft \+xt مزمور ۶۹‏:۲۲\+xt* و ۲۳.\f*
\p
\v 11 آیا این به آن معناست که برای قوم خدا که منحرف شده و سقوط کرده‌اند دیگر امیدی نیست؟ هرگز! هدف خدا این بود که هدیهٔ نجات خود را به غیریهودیان عطا کند تا از این راه در یهودیان غیرتی به وجود آید و ایشان نیز طالب نجات گردند.
\v 12 از آنجا که یهودیان هدیهٔ نجات خدا را نپذیرفتند و لغزیدند، هدیهٔ نجات و برکات غنی الهی در اختیار سایر مردم دنیا قرار گرفت. حال، اگر یهودیان هم به مسیح ایمان بیاورند، چه نعمتهای بزرگتری نصیب مردم دنیا خواهد شد!
\p
\v 13 اکنون روی سخنم با شما غیریهودیان است. چنانکه می‌دانید خدا مرا به عنوان رسول خود برای خدمت به غیریهودیان انتخاب کرده است و من به این موضوع افتخار می‌کنم،
\v 14 با این امید که وادارشان کنم طالب همان برکتی باشند که شما غیریهودیان دارید و از این راه باعث نجات برخی از ایشان شوم.
\v 15 زیرا اگر رد شدن آنان توسط خدا سبب نجات بقیۀ مردم جهان شد، پس حال اگر یهودیان نیز به سوی مسیح بازگردند، چه پرشکوه و عالی خواهد شد! مانند این خواهد بود که مردگان به زندگی بازگردند!
\v 16 از آنجا که ابراهیم و سایر اجداد اسرائیل مقدّس بودند، فرزندانشان نیز باید همان‌طور باشند، چنانکه تمام تودۀ خمیر مقدّس است چون تکه‌ای از آن به عنوان هدیه تقدیم می‌شود. و اگر ریشۀ درخت مقدّس باشد، شاخه‌ها نیز مقدّسند.
\p
\v 17 اما بعضی از شاخه‌های این درخت که یهودیان باشند بریده شدند و به جای آنها، شاخه‌های زیتون وحشی، یعنی شما غیریهودیان پیوند زده شدید. پس اکنون شما در آن برکاتی که خدا به ابراهیم و فرزندانشان وعده داد شریک هستید، همان‌گونه که شاخه‌های پیوند شده، در شیره و مواد غذایی درخت اصلی شریک می‌شوند.
\p
\v 18 اما باید مواظب باشید که دچار غرور نشوید و به این نبالید که به جای شاخه‌های بریده، قرار گرفته‌اید. فراموش نکنید که ارزش شما فقط به این است که جزئی از درخت هستید. بله، شما فقط یک شاخه‌اید، نه ریشه.
\p
\v 19 ممکن است بگویید: «آن شاخه‌ها بریده شدند تا جایی برای من باز شود!»
\p
\v 20 درست است. آن شاخه‌ها یعنی یهودیان به این دلیل قطع شدند که به خدا ایمان نداشتند؛ شما نیز فقط به این دلیل به جای آنها پیوند شدید که به خدا ایمان داشتید. پس مغرور نشوید، بلکه از خدا بترسید.
\v 21 زیرا اگر خدا بر شاخه‌های طبیعی درخت رحم نکرد، بر شما نیز رحم نخواهد فرمود.
\p
\v 22 پس ببینید خدا چقدر مهربان و در عین حال سختگیر است. او نسبت به نافرمانان بسیار سختگیر است. اما اگر شما در ایمان و محبتی که به او دارید، ثابت بمانید، نسبت به شما مهربان خواهد بود. در غیر این صورت شما نیز بریده خواهید شد.
\v 23 از طرف دیگر، اگر یهودیان از بی‌ایمانی دست بکشند و به سوی خدا بازگردند، خدا ایشان را مجدداً به درخت خود پیوند خواهد زد. بله، او قادر است این کار را انجام دهد.
\v 24 خدا شما غیریهودیان را که او را نمی‌شناختید و مانند شاخه‌های درخت زیتون وحشی بودید، چنین محبت کرده و برخلاف طبیعت، به درخت خوب خودش پیوند زده است. پس چقدر بیشتر، مایل است یهودیان را که شاخه‌های طبیعی این درخت هستند، به جای اولشان بازگرداند و در آنجا پیوند بزند!
\s1 رحمت خدا بر همه
\p
\v 25 برادران عزیز، می‌خواهم شما از یک سرّ الهی آگاه باشید، تا دچار غرور نشوید. درست است که عده‌ای از قوم اسرائیل در حال حاضر بر ضد انجیل عمل می‌کنند؛ اما این حالت فقط تا زمانی ادامه خواهد یافت که آن عده از شما غیریهودیان که خدا از ابتدا در نظر داشته است، به مسیح ایمان بیاورید.
\v 26 پس از آن، تمام قوم اسرائیل نجات خواهند یافت.
\p در همین مورد، نوشته شده است:
\p «نجات دهنده‌ای از اورشلیم خواهد آمد و اسرائیل را از بی‌دینی رهایی خواهد داد.
\v 27 این است عهد من با ایشان که گناهان ایشان را پاک خواهم نمود.»\f + \fr 11:27 \ft \+xt اشعیا ۵۹‏:۲۰ و ۲۱؛ ۲۷‏:۹\+xt* (نسخۀ یونانی).\f*
\p
\v 28 اکنون بسیاری از یهودیان دشمن انجیل مسیحند؛ این امر به نفع شما بوده است، زیرا سبب شد که خدا هدیهٔ نجات خود را به شما عطا کند. اما به هر حال، یهودیان به خاطر وعده‌هایی که خدا به ابراهیم و اسحاق و یعقوب داد، محبوب او هستند.
\v 29 زیرا وقتی خدا کسی را برگزید و نعمتی به او بخشید، دیگر تصمیمش را تغییر نمی‌دهد. او هرگز وعده‌های خود را پس نمی‌گیرد.
\v 30 زمانی شما نسبت به خدا یاغی بودید؛ اما وقتی یهودیان هدیهٔ خدا را رد کردند، او همان هدیه را به شما عطا کرد.
\v 31 در حال حاضر یهودیان یاغی‌اند؛ اما ایشان نیز روزی از همان مهربانی و رحمتی که خدا نسبت به شما دارد، برخوردار خواهند شد.
\v 32 زیرا خدا همه را در بند نافرمانی قرار داد تا بتواند بر همه یکسان رحم کند.
\p
\v 33 وه که چه خدای پرجلالی داریم! حکمت و دانش و ثروت او چه عظیم است! مشیت و راههای او فوق ادراک ماست!
\p
\v 34 «زیرا کیست که بتواند افکار خداوند را درک کند؟ کیست که بتواند مشاور او باشد؟\f + \fr 11:34 \ft \+xt اشعیا ۴۰‏:۱۳\+xt* (نسخۀ یونانی).\f*
\p
\v 35 «چه کسی می‌تواند هدیه‌ای به او تقدیم نماید که قابل او باشد و از او انتظار عوض داشته باشد؟»\f + \fr 11:35 \ft \+xt ایوب ۴۱‏:۱۱\+xt*.\f*
\v 36 هر چه هست از خداست؛ وجود همه چیز به قدرت او وابسته است و همه چیز برای شکوه و جلال اوست. ستایش بی‌پایان بر او باد! آمین.
\c 12
\s1 قربانیهای زنده برای خدا
\p
\v 1 پس ای برادران و خواهران عزیز، در مقابل این لطف و رحمت خدا، التماس می‌کنم که بدن خود را به خدا تقدیم کنید. بگذارید بدنتان قربانی زنده و مقدّس باشد، آن نوع قربانی که مورد پسند خداست. راه و روش پرستش خدا براستی همین است.
\v 2 رفتار و کردار و شیوهٔ زندگی مردم دنیا را تقلید نکنید، بلکه بگذارید خدا افکار و طرز فکرتان را دگرگون کند تا به انسانی جدید تبدیل شوید. آنگاه قادر خواهید شد ارادهٔ خدا را درک کرده، آنچه را که خوب و کامل و مورد پسند اوست، کشف کنید.
\p
\v 3 به عنوان پیام‌آور خدا، از جانب او شما را نصیحت می‌کنم که خود را بزرگتر از آنچه که هستید به حساب نیاورید، بلکه دربارهٔ خود واقع‌بینانه قضاوت کنید و خود را با آن مقدار ایمانی بسنجید که خدا به شما عطا کرده است.
\v 4 درست همان‌طور که بدن ما از اعضای گوناگون تشکیل شده، و هر عضوی وظیفۀ خاصی دارد،
\v 5 بدن مسیح یعنی کلیسا نیز اعضای گوناگون دارد؛ و ما که بسیاریم اعضای بدن او را تشکیل می‌دهیم، و به یکدیگر تعلق داریم.
\p
\v 6 خدا برحسب فیض خود، به هر یک از ما عطای خاصی بخشیده است تا وظایف خاصی را انجام دهیم. اگر خدا به شما عطای نبوّت کردن داده است، به فراخور ایمان خود نبوّت کنید.
\v 7 اگر عطای شما، خدمت کردن به دیگران است، این کار را به طرز شایسته انجام دهید. اگر عطای تعلیم دادن دارید، خوب تعلیم بدهید.
\v 8 اگر عطای شما تشویق است، دیگران را تشویق کنید. اگر عطایتان کمک به نیازمندان است، با سخاوتمندی چنین کنید. اگر خدا توانایی مدیریت عطا کرده است، این مسئولیت را جدی بگیرید. آنانی که عطای تسلی دادن به افسردگان را دارند، بگذار با رغبت و روحیهٔ مسیحی، این خدمت را انجام دهند.
\p
\v 9 تظاهر به محبت نکنید، بلکه محبتتان صادقانه باشد. از هر بدی اجتناب کنید؛ به نیکویی بپیوندید.
\v 10 یکدیگر را همچون برادران مسیحی، به شدت دوست بدارید. هر یک از شما دیگری را بیشتر از خود احترام کند.
\v 11 در خدمت به خداوند تنبلی و سستی به خود راه ندهید، بلکه با شور و شوق روحانی او را خدمت کنید.
\p
\v 12 در امیدی که دارید شاد باشید، در سختی‌ها صبور باشید و همیشه دعا کنید.
\v 13 در رفع نیازهای برادران مسیحی خود، کوشا باشید. درِ خانهٔ شما همیشه به روی میهمان باز باشد.
\p
\v 14 اگر کسی شما را به سبب مسیحی بودن، مورد جفا و آزار قرار داد، او را نفرین نکنید، بلکه دعا کنید که خدا او را مورد لطف خود قرار دهد.
\v 15 اگر کسی شاد باشد، با او شادی کنید؛ و اگر کسی غمگین باشد، در غم او شریک شوید.
\v 16 برای یکدیگر ارزش برابر قائل شوید. مغرور نباشید و از معاشرت با کسانی که از طبقات محروم جامعه هستند خودداری نکنید و خود را از دیگران برتر نشمارید.
\p
\v 17 هرگز به عوض بدی، بدی نکنید. طوری رفتار کنید که همه بتوانند ببینند که شما در کارهایتان صادق و درستکار می‌باشید.
\v 18 با هیچ‌کس جر و بحث نکنید. تا آنجا که ممکن است با مردم در صلح و صفا به سر برید.
\p
\v 19 دوستان عزیز، هرگز از کسی انتقام نگیرید، بلکه آن را به خشم عادلانۀ خدا واگذار کنید، زیرا در کتب مقدّس نوشته شده: «خداوند می‌فرماید: انتقام و جزا از آنِ من است.»\f + \fr 12:19 \ft \+xt تثنیه ۳۲‏:۳۵\+xt*.\f*
\v 20 پس، «اگر دشمن تو گرسنه است به او غذا بده و اگر تشنه است به او آب بنوشان. با این عملت، اخگرهای شرم بر سرش خواهی انباشت.»\f + \fr 12:20 \ft \+xt امثال ۲۵‏:۲۱\+xt* و ۲۲.\f*
\v 21 اجازه ندهید بدی بر شما چیره شود، بلکه با نیکی کردن، بدی را مغلوب سازید.
\c 13
\s1 وظیفهٔ مسیحیان نسبت به دولت
\p
\v 1 مطیع دولت و قوانین آن باشید، زیرا آنها را خدا برقرار کرده است. در تمام نقاط جهان، همهٔ دولتها را خدا بر سر قدرت آورده است.
\v 2 پس هر که از قوانین کشور سرپیچی کند، در واقع از آنچه خدا مقرر کرده، سرپیچی کرده است، و البته مجازات خواهد شد.
\v 3 آنانی که اعمالشان درست است، از مأموران دولت هراسی ندارند، اما افراد خطاکار و نادرست همیشه از آنان می‌ترسند. پس اگر می‌خواهی در ترس و دلهره به سر نبری، قوانین را اطاعت کن و آسوده باش!
\v 4 مأمور دولت از جانب خدا وظیفه دارد به تو کمک کند. اما اگر کار خلافی انجام دهی، از او بترس زیرا تو را مجازات خواهد کرد. خدا او را مقرر کرده تا کسانی را که خلاف می‌کنند مجازات کند.
\v 5 پس باید مطیع قانون بود، نه تنها برای پرهیز از مجازات، بلکه برای آسایش وجدان خود نیز.
\p
\v 6 به همین دلیل نیز باید مالیات خود را بپردازید تا حقوق کارکنان دولت تأمین شود و بتوانند به انجام کار خدا، یعنی خدمت به شما ادامه دهند.
\v 7 حق هر کس را به او ادا کنید: مالیاتها را از روی میل بپردازید؛ از افراد مافوق خود اطاعت نمایید؛ و به آنانی که سزاوار احترامند، احترام کنید.
\s1 وظیفهٔ مسیحیان نسبت به مردم
\p
\v 8 تمام بدهی‌های خود را بپردازید تا به کسی مدیون نباشید. فقط خود را مدیون بدانید که مردم را محبت کنید. هرگز از محبت نمودن باز نایستید زیرا با محبت کردن به دیگران، در واقع از احکام الهی اطاعت کرده‌اید و خواست خدا را بجا آورده‌اید.
\v 9 زیرا این احکام که می‌گویند، «زنا نکن؛ قتل نکن؛ دزدی نکن؛ طمع نَوَرز»، و هر حکم دیگری که هست، در یک حکم خلاصه شده، که می‌فرماید: «همسایه‌ات را همچون جان خویش دوست بدار.»
\v 10 بله، محبت به هیچ‌کس بدی نمی‌کند. پس اگر به انسانها محبت نمایید، مانند آنست که همهٔ دستورها و احکام الهی را بجا آورده‌اید. خلاصه، تنها حکم و قانونی که لازم دارید، محبت است.
\p
\v 11 موضوع دیگری که ما را به انجام اعمال نیک ترغیب می‌کند، این است که وقت به سرعت می‌گذرد و عمر ما به پایان می‌رسد. پس بیدار شوید زیرا اکنون وقت بازگشت خداوند نزدیکتر است از آن زمانی که ایمان آوردیم.
\v 12 شب به پایان خود رسیده و روز نجات نزدیک است. بنابراین، اعمال گناه‌آلود تاریکی را کنار گذاشته، زره نور را در برکنیم.
\v 13 زیرا ما به روشنایی روز تعلق داریم و باید نزد دیگران رفتاری شایسته داشته باشیم. از حضور در محافل عیاشی و نیز از مستی و زنا و شهوترانی و دعوا و حسادت بپرهیزید.
\v 14 در عوض حضور عیسی مسیحِ خداوند را در بر کنید و در پی ارضای هوسهای شریرانۀ خود نباشید.
\c 14
\s1 وظیفهٔ مسیحیان نسبت به یکدیگر
\p
\v 1 کسی را که ایمانش ضعیف است، در جمع خود بپذیرید، و با او دربارۀ اموری که نظری قطعی در خصوص‌شان نیست، جرّ و بحث نکنید.
\v 2 برای مثال، ایمان یک شخص به او اجازه می‌دهد هر چیزی را بخورد، اما شخصی دیگر که وجدانش حساس است، فقط سبزیجات می‌خورد.
\v 3 پس آنانی که خوردن چنین گوشتی را بلامانع می‌دانند، آنانی را که نمی‌خورند تحقیر نکنند؛ و آنانی که نمی‌خورند، از کسانی که می‌خورند ایراد نگیرند، زیرا خدا ایشان را نیز به فرزندی پذیرفته است.
\v 4 آنان بندگان خدا هستند، نه بندگان شما؛ آنان فقط به خدا پاسخگو هستند، نه به شما. بنابراین، بگذارید خدا درستی یا نادرستی عقیده‌شان را به ایشان نشان دهد؛ و البته خدا قادر است کمکشان کند که راه صحیح را در پیش گیرند.
\p
\v 5 بعضی نیز تصور می‌کنند که مسیحیان باید روزهای مقدّس یهودیان را به عنوان روزهای مخصوص عبادت خدا نگه دارند اما بعضی دیگر چنین کاری را بیهوده می‌دانند و معتقدند که همهٔ روزها به طور یکسان از آن خدا هستند. در مورد این گونه مسائل، هر کس باید برای خودش تصمیم بگیرد.
\v 6 آنانی که در روزهایی خاص خداوند را عبادت می‌کنند، به منظور تکریم او چنین می‌کنند. آنان نیز که هر نوع غذایی را می‌خورند، به منظور تکریم خداوند چنین می‌کنند، زیرا پیش از خوردن، خدا را سپاس می‌گویند. و آنان نیز که از خوردن بعضی خوراکها پرهیز می‌کنند، می‌خواهند خداوند را خشنود سازند و خدا را سپاس می‌گویند.
\v 7 به هر حال نباید فراموش کنیم که ما صاحب اختیار خود نیستیم و نمی‌توانیم هر طور که می‌خواهیم زندگی کنیم و یا هر طور که می‌خواهیم، بمیریم.
\v 8 چه در زندگی و چه در مرگ، ما از خداوند پیروی می‌کنیم و متعلق به او هستیم.
\v 9 مسیح نیز به همین منظور مرد و زنده شد تا بتواند هم در طول زندگی و هم در زمان مرگمان، خداوند و صاحب اختیار ما باشد.
\p
\v 10 بنابراین، چرا برادر یا خواهر خود را مورد قضاوت قرار می‌دهی؟ یا چرا با نظر تحقیر به او نگاه می‌کنی؟ به یاد داشته باشید که هر یک از ما باید به تنهایی در مقابل تخت داوری خدا بایستیم.
\v 11 زیرا نوشته شده است: «خداوند می‌گوید: به حیات خود قسم که هر زانویی در برابر من خم خواهد شد و هر زبانی مرا ستایش خواهد کرد.»
\v 12 بله، هر یک از ما باید به خدا حساب پس بدهیم.
\p
\v 13 پس، از محکوم ساختن یکدیگر دست بکشیم و در عوض، بکوشید رفتارتان به گونه‌ای باشد که باعث لغزش و افتادن ایمانداران دیگر نگردید.
\p
\v 14 من خود، به سبب اختیاری که عیسای خداوند به من داده است، یقین دارم که خوردن هیچ خوراکی به خودی خود نادرست نیست. اما اگر کسی معتقد باشد که این کار اشتباه است، در این صورت، برای چنین شخصی نادرست است.
\v 15 همچنین اگر می‌بینید که آنچه می‌خورید موجب آزردگی وجدان برادرتان می‌شود، باید از این کار دست بکشید، در غیر این صورت بر اساس محبت رفتار نمی‌کنید. اجازه ندهید خوردن شما باعث از بین رفتن ایمان کسی شود که مسیح در راه او جانش را فدا کرد.
\v 16 پس کاری نکنید که برای آن از شما ایراد بگیرند، حتی اگر آن کار به نظر خودتان درست باشد.
\v 17 چون ملکوت خدا که هدف زندگی ما مسیحیان است، خوردن و نوشیدن نیست بلکه بهره‌مند شدن از نیکی و آرامش و شادی است که روح‌القدس عطا می‌فرماید.
\v 18 اگر مسیح را اینچنین خدمت کنید، باعث خشنودی خدا خواهید شد، و مورد تأیید دیگران نیز خواهید بود.
\v 19 پس هدف شما این باشد که با سایر ایمانداران در صلح و صفا به سر ببرید تا باعث تقویت ایمانشان گردید.
\p
\v 20 برای یک تکه گوشت، کار خدا را خراب نکنید. باز تکرار می‌کنم، اشکالی در گوشت وجود ندارد، اما اگر خوردن آن باعث لغزش و سستی ایمان کسی شود، طبیعتاً این عمل گناه به حساب می‌آید.
\v 21 کار درست این است که از خوردن گوشت یا نوشیدن شراب و یا هر کار دیگری که باعث آزردگی و لغزش دیگران می‌شود، پرهیز کنید.
\v 22 بنابراین، هر باوری که در خصوص این امور دارید، آن را بین خودتان و خدا نگاه دارید. خوشا به حال کسی که به خاطر انجام آنچه که درست می‌پندارد، خود را محکوم و سرزنش نکند.
\v 23 اما کسی که وجدانش از آنچه می‌کند ناراحت است، به هیچ وجه نباید به آن کار دست بزند، چون در این صورت مرتکب گناه شده است، زیرا وجدانش آن کار را گناه می‌داند. پس اگر قصد انجام کاری را دارید که آن را گناه می‌پندارید، آن را انجام ندهید، زیرا کاری که با وجدان ناراحت انجام شود، گناه است.
\c 15
\s1 در فکر دیگران هم باشیم
\p
\v 1 ما که قوی هستیم، باید ملاحظۀ آنانی را بکنیم که در خصوص چنین اموری حساس هستند. نباید فقط خودمان را خشنود سازیم.
\v 2 هر یک از ما باید به دیگران کمک کنیم تا آنچه را که درست است، انجام دهند. باید ایشان را در خداوند بنا کنیم.
\v 3 زیرا مسیح نیز برای خشنودی خودش زندگی نمی‌کرد، چنانکه در کتب مقدّس نوشته شده که «توهینهای اهانت‌کنندگانِ تو بر من افتاده است.»
\v 4 زیرا هر چه در گذشته در کتب مقدّس نوشته شده، برای آموزش ماست تا به‌واسطۀ صبری که در آنها تعلیم داده شده، و آن دلگرمی که ارائه می‌دهند، بتوانیم امید داشته باشیم.
\p
\v 5 باشد تا خدایی که عطا کنندهٔ صبر و دلگرمی است، به شما کمک کند تا با هم در صلح و صفای کامل زندگی کنید و نسبت به یکدیگر طرز فکری را داشته باشید که شایستۀ پیروان مسیح عیساست.
\v 6 در آن صورت، همهٔ ما خواهیم توانست یکدل و یک زبان خدا را که پدر خداوند ما عیسی مسیح است، پرستش و تمجید کنیم.
\p
\v 7 یکدیگر را به گرمی به جمع خود بپذیرید، همان‌طور که مسیح نیز شما را به گرمی پذیرفته است تا خدا جلال یابد.
\v 8 به یاد داشته باشید که عیسی مسیح آمد تا یهودیان را خدمت کند و به این ترتیب ثابت نماید که خدا امین است و به وعده‌های خود که به اجداد ایشان داده، عمل می‌کند.
\v 9 همچنین به یاد داشته باشید که او آمد تا غیریهودیان را هم نجات دهد تا ایشان نیز خدا را به خاطر رحم و شفقتی که بر آنان نموده است، شکر و ستایش کنند. نوشته شده است: «در میان قومها تو را سپاس می‌گویم و به نام تو سرود می‌خوانم.»
\p
\v 10 باز در جای دیگر می‌فرماید: «شما ای قومها، به همراه قوم او بنی‌اسرائیل، شادی کنید!»
\p
\v 11 همچنین می‌گوید: «ای قومها، خداوند را ستایش کنید! همه او را ستایش کنند!»
\p
\v 12 اشعیای نبی نیز می‌فرماید: «وارث تخت داوود ظهور خواهد کرد و پادشاه قومها خواهد شد و امید ایشان تنها به او خواهد بود.»
\p
\v 13 دعا می‌کنم تا خدایی که سرچشمهٔ همهٔ امیدهاست، به شما برای ایمانی که به او دارید، آرامش و شادی عطا کند تا به یاری روح‌القدس، امیدتان روز‌به‌روز افزون شود.
\s1 پولس، رسول قومهای غیریهودی
\p
\v 14 ای برادران، من هیچ تردیدی در مورد درک عمیق و رفتار نیک شما ندارم و مطمئنم این مطالب را آنقدر خوب می‌دانید که قادرید آنها را به دیگران هم تعلیم دهید.
\v 15 اما با وجود این، من با جسارت بر بعضی از این نکات تأکید کردم چون می‌دانستم که فقط یک یادآوری، کافی است؛ زیرا من به فیض خدا،
\v 16 فرستادهٔ عیسی مسیح هستم برای خدمت به شما غیریهودیان، تا مژدهٔ انجیل را به شما رسانده، شما را همچون قربانی خوشبو به خدا تقدیم کنم، چون شما به‌وسیلۀ روح‌القدس، مقدّس و مورد پسند او شده‌اید.
\v 17 پس می‌توانم به تمام کارهایی که عیسی مسیح به‌وسیلۀ من انجام می‌دهد، افتخار کنم.
\v 18 من جرأت نمی‌کنم دربارهٔ خدمت دیگران قضاوت کنم، اما می‌توانم در مورد خدمت خود قضاوت کرده، بگویم که مسیح مرا وسیله‌ای قرار داده برای هدایت غیریهودیان به سوی خدا، چه به‌وسیلۀ پیام من و چه از طریق کارهایم.
\v 19 و ایشان تحت تأثیر نیروی آیات و معجزاتی که از روح خدا بود متقاعد می‌شدند. به این طریق بود که مژدهٔ انجیل مسیح را از اورشلیم تا ایلیریکوم به طور کامل اعلام کردم.
\p
\v 20 اما در تمام مدت آرزوی من این بوده است که به نقاط دیگر نیز رفته، کلام خدا را در جای‌هایی که نام مسیح هرگز شنیده نشده است، بشارت دهم. اما هرگز نخواسته‌ام در نقاطی مژدهٔ انجیل را وعظ کنم که قبلاً شخص دیگری در آنجا عده‌ای را به سوی مسیح هدایت کرده، و کلیسایی تشکیل یافته است.
\v 21 در واقع من همان طرحی را دنبال می‌کنم که در کتب مقدّس آمده، آنجا که می‌فرماید: «آنانی که چیزی دربارۀ او به ایشان گفته نشده بود، خواهند دید، و آنانی که هرگز چیزی دربارۀ او نشنیده بودند، درک خواهند کرد.»\f + \fr 15:21 \ft \+xt اشعیا ۵۲‏:۱۵\+xt* (نسخۀ یونانی).\f*
\v 22 به این دلیل است که در تمام این مدت نتوانستم به دیدن شما بیایم، چرا که مشغول موعظه در این مکانها بوده‌ام.
\s1 نقشهٔ آیندهٔ پولس
\p
\v 23 اما اکنون که دیگر خدمتم در اینجا خاتمه یافته و پس از سالها انتظار، مشتاق آمدن نزد شما هستم،
\v 24 امید دارم سر راهم به اسپانیا، به دیدار شما بیایم تا پس از آنکه مدتی نزد شما ماندم و از دیدارتان اندکی سیر شدم، مرا به سوی اسپانیا بدرقه کنید.
\p
\v 25 اما پیش از آنکه به نزد شما بیایم، نخست به اورشلیم خواهم رفت تا برای مسیحیان یهودی‌نژاد آنجا هدیه‌ای ببرم.
\v 26 زیرا همان‌طور که می‌دانید، مسیحیان «مقدونیه» و «یونان» برای مسیحیانی که در اورشلیم در شرایط دشوار زندگی می‌کنند، هدایایی جمع‌آوری کرده‌اند.
\v 27 آنان این کار را با شادی و رضایت انجام داده‌اند، چون احساس می‌کنند که مدیون مسیحیان اورشلیم هستند. می‌دانید چرا؟ به این علّت که این مسیحیان غیریهودی، خبر نجات مسیح را از مسیحیان کلیسای اورشلیم شنیدند. بنابراین، چون این عطیۀ روحانی را از آنجا دریافت کرده‌اند، احساس می‌کنند که حداقل خدمتی که در عوض می‌توانند انجام دهند، این است که به ایشان کمک مادی بکنند.
\v 28 به محض اینکه این هدیه را به مقصد برسانم و کار خیر ایشان را تمام کنم، بر سر راهم به اسپانیا، به دیدن شما خواهم آمد؛
\v 29 و اطمینان دارم که وقتی بیایم، مسیح برکات بسیاری به من عطا خواهد کرد تا به شما برسانم.
\p
\v 30 ای عزیزان من، التماس می‌کنم به خاطر عیسی مسیح و به خاطر محبتی که روح‌القدس در دل شما نسبت به من گذاشته است، با دعاهای خود مرا در مبارزه‌ام یاری دهید.
\v 31 دعا کنید که در اورشلیم از یهودیانی که به مسیح ایمان ندارند، در امان باشم. همچنین دعا کنید که خدمت من، مقبول مسیحیان آنجا واقع شود.
\v 32 پس از آن، خواهم توانست به خواست خدا، با قلبی شاد نزد شما بیایم تا یکدیگر را تقویت کنیم.
\p
\v 33 دعایم این است که خدا که سرچشمهٔ آرامش است، با همهٔ شما باشد. آمین!
\b
\c 16
\s1 درودهای پولس به اعضای کلیسای روم
\p
\v 1 خواهرمان فیبی را که از خادمان کلیسای شهر کنخریه است به شما معرفی می‌کنم.
\v 2 او را همچون کسی که شایستۀ احترام در میان قوم خداست، در خداوند بپذیرید. او را با احترامی که شایستهٔ مقدّسین است، در خداوند بپذیرید و به هر وسیله‌ای که می‌توانید به او کمک کنید، زیرا او به بسیاری، از جمله خود من، در زمان نیاز کمک کرده است.
\v 3 به پریسکیلا و شوهرش آکیلا سلام برسانید. ایشان در امر خدمت به عیسی مسیح، همکاران من بوده‌اند.
\v 4 در حقیقت آنان جان خود را برای من به خطر انداختند و نه تنها من، بلکه تمام کلیساهای غیریهود از ایشان سپاسگزارند.
\p
\v 5 خواهش می‌کنم سلامهای گرم مرا به ایماندارانی که برای عبادت در خانهٔ ایشان گرد می‌آیند، برسانید. به دوست عزیزم اپینتوس سلام برسانید. او نخستین کسی بود که در ایالت آسیا به مسیح ایمان آورد.
\v 6 همچنین سلام مرا به مریم برسانید که برای کمک به ما بسیار زحمت کشید.
\v 7 به خویشاوندان من، آندرونیکوس و یونیاس که با هم در زندان بودیم، سلام برسانید. ایشان پیش از من مسیحی شدند و رسولان احترام زیادی برای آنان قائلند.
\v 8 به مسیحی خوب و دوست عزیزم اَمپلیاس سلام برسانید،
\v 9 همچنین به همکار ما در خدمت خداوند اوربانوس و دوستم اِستاخیس.
\p
\v 10 به آپلیس که وفاداری خود را به مسیح ثابت کرده است و همین‌طور به کسانی که در خانهٔ آرستُبولس کار می‌کنند، سلامهای گرم مرا برسانید.
\v 11 به خویشاوند من هیرودیون و همچنین به ایماندارانی که در خانهٔ نارکسوس هستند، سلام برسانید.
\v 12 به خدمتگزاران خداوند، بانوان گرامی تریفینا و تریفوسا و نیز پِرسیس عزیز که برای خداوند زحمت بسیار کشیده‌اند، سلام برسانید.
\v 13 به روفُس، آن مسیحی برگزیده، و به مادر او که در حق من نیز مادری کرده است، سلام مرا برسانید.
\v 14 خواهش می‌کنم سلامهای مرا به اَسینکریتوس، فلیگون، هِرماس، پَتروباس، هِرمیس، و برادران دیگری که با ایشان هستند، برسانید.
\v 15 همچنین به فیلولوگوس، یولیا، نیریاس و خواهرش، و به اولِمپاس و تمام مسیحیانی که با ایشان هستند، سلام مرا برسانید.
\v 16 یکدیگر را با بوسه‌ای مقدّس سلام بگویید. تمام کلیساهای مسیح به شما سلام می‌فرستند.
\s1 سخن آخر
\p
\v 17 در خاتمه، ای عزیزان، استدعا دارم از آنانی که دو دستگی و تفرقه ایجاد می‌کنند، دوری کنید زیرا چنین اشخاص باعث سستی ایمان دیگران می‌باشند و می‌خواهند عقایدی را دربارهٔ مسیح تعلیم دهند که با آنچه شما آموخته‌اید، مغایرت دارد.
\v 18 چنین معلمان، خداوند ما عیسی مسیح را خدمت نمی‌کنند، و فقط در پی نفع خودشان هستند. ایشان خوب سخنرانی می‌کنند و مردم ساده‌دل نیز اغلب فریب ایشان را می‌خورند.
\v 19 اما همه می‌دانند که شما نسبت به انجیل وفادار و ثابت‌قدمید و از این موضوع بسیار مسرورم. اما آرزویم این است که در مورد راستی همواره هوشیار و آگاه باشید، و در مورد بدی و ناراستی، بی‌تجربه و ناآگاه.
\v 20 خدای صلح و آرامش به‌زودی شیطان را زیر پاهای شما خواهد سایید! فیض و لطف خداوند ما عیسی مسیح با شما باد!
\p
\v 21 تیموتائوس همکار من، و لوکیوس، یاسون و سوسیپاتروس خویشاوندان من، به شما سلام می‌رسانند.
\p
\v 22 من، ترتیوس برادر مسیحی شما که این نامه را از زبان پولس می‌نویسم، سلامهای گرم خود را برای شما می‌فرستم.
\v 23 گایوس نیز سلام می‌فرستد. من میهمان او هستم و مسیحیان در اینجا در خانهٔ او گرد می‌آیند. اِراستوس، خزانه‌دار شهر سلام می‌رساند، و همچنین برادر ما کوارتوس.
\p
\v 24 فیض خداوند ما عیسی مسیح با همهٔ شما باشد. آمین.\f + \fr 16:24 \ft آیۀ ۲۴ در برخی از نسخه‌های خطی قدیمی نیامده است.\f*
\p
\v 25 اکنون تمام جلال بر خدا باد که قادر است طبق انجیلی که من بشارت می‌دهم، شما را استوار سازد. این پیام دربارۀ عیسی مسیح نقشۀ او را برای نجات شما غیریهودیان، که در زمانهای گذشته به صورت رازی مخفی بود، اکنون آشکار ساخته است.
\v 26 اکنون طبق پیشگویی انبیا و به فرمان خدای ابدی، این پیام در همه جا اعلام می‌شود تا مردم در سراسر جهان به مسیح ایمان بیاورند و از او اطاعت کنند.
\v 27 بر آن خدایی که دانای یکتاست، به‌وسیلۀ عیسی مسیح تا ابد جلال باد! آمین.